صفحه ٤٧٢

مى پرسند «مَنْ رَبُّكَ؟»؛ جواب درست مى دهند ولى وقتى مى پرسند از كجا مى گويى؟ مى گويد مردم مى گفتند. او نيز وارد عذاب مى شود، چون اعتقادات او آنچنان نبوده كه بين جان او و خداوند پيوند بندگى ايجاد كند. آن مطالب را در بينش اسلامى دبيرستان و معارف اسلامى دانشگاه خوانده يا پاى منابر شنيده است، از شما هم بهتر بلبل زبانى مى كند ولى به قلب نرسانده و از آن ها در راه بندگى خدا استفاده نكرده است. آنچه را مى گفته و مدعى هم بوده كه قبول دارد، به خودش رجوع نكرده تا ببيند تمام وجودش مطابق اين اعتقادات هست تا در صحنه اى كه فقط قلب مى تواند درون خود را اظهار كند، آنجا قلب او دين دارى خود را اظهار كند؟ در قيامت دروغ گوها، دروغ گفتنشان را مى گويند، آن جا نمى توانند دروغ بگويند كه دروغ گو نيستند، بلكه دروغ گوبودنشان را اظهار مى دارند، چون روزى است كه حقِّ هر چيز آشكار مى شود. آنجا دروغ گوها راست مى گويند اما دروغ گوبودنشان را راست مى گويند و اين كه دروغ مى گويند را مى گويند.
مى خواهيم نتيجه بگيريم، ما ارتباط با همه چيز را، دير يا زود از دست مى دهيم و ما مى مانيم و خودمان. حالا اگر آن خودى كه در صحنه آورده ايم توانسته است ارتباط خود را با خدا در جانش نهادينه كند، اين ارتباط برايش محفوظ مى ماند وگرنه در آن صحنه هيچ ارتباط ديگرى در صحنه نيست و در خلأِ بى ارتباطى و بى خدايى قرار مى گيرد.

عوامل اختلال پيوند با خدا
حضرت در ادامه مى فرمايند:
 «وَ مَنْ لَمْ يبَالِكَ فَهُوَ عَدُوُّكَ»؛
فرزندم! كسى كه حريم تو را رعايت نكند و نسبت به حقوق تو بى مبالات باشد دشمن تو است.
حال كه بايد شرايط حفظ پيوند خود و پروردگارت را حفظ كنى، مواظب عوامل مختل كننده آن پيوند باش. به تعبير مولوى بعضى مواقع مى شود كه مدعيان دوستى، چون تو را از مسيرى كه بايد طى كنى منحرف مى كنند و دغدغه از بين رفتن آينده ابدى تو را ندارند، دشمن تو به حساب مى آيند.

         در حقيقت دوستانت دشمن اند             كه ز حضرت باز و مشغولت كنند