صفحه ٤٥٧

حال اگر كسى بدن دنيايى خود را حقيقت خود به حساب آورد، به حدّ و مرز خود آگاهى نداشته و در نتيجه چون به حدّ و مرز خود اكتفا ننموده گرفتار پوچى و بى ثمرى مى شود.

حقيقت انسان 
هرچيزى كه با تغيير شرايط حقيقتش را از دست مى دهد اعتبارى است. مقابل اعتباريات آن چيزهايى است كه در هر شرايطى ثابت است و به آن ها حقايق مى گويند. در مورد انسان آنچه حقيقت دارد «بندگى» اوست. يك چيز است كه در هر شرايطى در ما ثابت است، چه زن باشيم، چه مرد، چه ايرانى باشيم، چه غير ايرانى، چه باسواد و چه ثروتمند باشيم، چه نباشيم، و آن عبارت است از آن كه ما بنده خدائيم و خداوند هم پروردگار ما است به همين جهت حضرت در ادامه مى فرمايند: «وَ أَوْثَقُ سَبَبٍ أَخَذْتَ بِهِ سَبَبٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ»؛ و استوارترين رشته اى كه تو مى توانى به آن تكيه كنى، رشته اى است كه ميان تو و خداست.
يكى از نكاتى كه امروزه بسيار مورد نياز است تفكيك بين اعتباريات با حقايق است، چون متأسفانه فرهنگ غربى- كه جهان بشرى را امروز تحت تأثير خود قرار داده- سراسر مشغول اعتباريات و چيزهاى مجازى شده و از اين طريق بشريت را به خطر انداخته است. اگر بشريت زندگى خود را مشغول چيزهايى بكند كه حقيقت خارجى ندارند تماماً با پوچى روبه رو مى شود. براى روشن شدن جايگاه اعتباريات و موضوعاتى كه موجوديتشان نسبى است و نه حقيقى. هميشه اين مثال در ذهنتان باشد كه الان موقعيت ما نسبت به طاقى كه بالاى سر ما است، اين است كه ما پايين و زير اين طاق هستيم، حال اگر رفتيم در طبقه دوم اين ساختمان، ملاحظه مى كنيد آنچه بالاى سر ما بود- يعنى طاق طبقه پائين- حالا زير پاى ما است، در اين حالت باز ما، خودمان هستيم، اما پايين بودن ما نسبت به طاق اتاقِ طبقه پائين از ميان رفت. پس پايين بودن ما نسبت به طاق طبقه اول در ذات ما هيچ حقيقتى ندارد. بلكه اصلًا بالا بودن طاق اتاقِ طبقه پائين واقعيت خارجى ندارد، آنچه واقعيت دارد آجر و گچ و آهن است، نه بالابودن و پائين بودن آن ها. آنچه حقيقت دارد اين است كه ما فقط خودمان هستيم. حالا اگر قد كسى بلند باشد، اين بلندبودن قد، مربوط به بدنش است و نسبت به بقيه آدم ها بلند است و نه نسبت به زرافه، پس بلند بودن در ذات او حقيقتى ندارد، چون نسبت است و هر نسبتى حقيقت ندارد. يك حقيقت در شما هست كه به شرايط بستگى ندارد، و آن اين كه به اصطلاح فيلسوف ها شما معلوليد و يا به اصطلاح دين، شما بنده ايد و به اصطلاح ملاصدرا «رحمةالله عليه» شما عين الربّط به حق هستيد. شما