صفحه ٩٢

طولانى و همراه با مشقّت فراوان، كه اگر از سختى و مشقّت آن غافل شوى خود را مشغول يك زندگى عادى مى كنى و در آن صورت دغدغه هايت، مدل لباس و دكور ساختمانمان مى شود. در آن جا عرض شد طى مسافتِ انسانى كه حسود است، براى خروج از حسادت، طى كردن مسافت سختى است. فرمودند: بايد از رذايل و افكار باطل خود را خارج كنى. حالا مى فرمايند: فرزندم! گردنه ى بلندى جلوى تو است، اين گردنه عبارت است از اين كه بايد از دنيا بدرآيى و به قيامت سير كنى. در فراز قبل صحبت از راهى بود كه بايد در آن راه از خودِ مادون به خودِ برتر سير كرد، در اين فراز مى فرمايند: فرزندم! گردنه اى در پيش دارى، كه بايد قبل از اين كه به اجبار به قيامت فرو روى با طى آن گردنه، خودت را از دنيا به سوى قيامت ببرى. در جايى ديگر مى فرمايند: «أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُخْرَجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُم»؛ «1» دل هاى خود را از دنيا بيرون بريد پيش از آن كه بدن هاتان را از آن بيرون برند.
در قرآن كريم داريم:
 «وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُواْ الْمَلآئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِيقِ»؛ «2»
و اگر ببينى آنگاه كه فرشتگان جان كافران را مى ستانند، چگونه بر چهره و پشت آنان مى زنند و مى گويند عذاب سوزان را بچشيد.
اين افراد نمى خواهند به طرف قيامت بروند، و لذا ملائكه ى دنيا با زدن به پشتشان آن ها را به طرف برزخ و قيامت هُل مى دهند، و ملائكه ى برزخى بر عكسِ ملائكه دنيا، به سر و صورت اين افراد مى زنند و به برزخ و قيامت راهشان نمى دهند به اين معنى كه شما شايسته ى اين جا نيستيد و قيامتى نشده ايد و از عقبه ى كئودِ عبور از دنيا به سوى قيامت نگذشته ايد.

چگونگى دل كندن از دنيا
مثلًا؛ كسى يك ساعت خيلى دوست داشتنى و گران قيمتى به شما هديه مى دهد، وقتى در قايقى در وسط دريا هستيد ناگهان قايق تكانى مى خورد و ساعت در آب مى افتد، ساعت جايى مى افتد كه درآوردن آن محال است. حالا يا بايد ساعت را از آب درآورى يا از آن دل بكنى؟