صفحه ٢٧٢

خدا (ص) كعب را كه يكى از اصحاب بود چند روزى نديدند، در مورد او سؤال فرمودند: عرض كردند بيمار است، حضرت (ص) چون به عيادت او رفتند بهشت را به او بشارت دادند، مادرش گفت: اى كعب بهشت گوارايت باد، رسول خدا (ص) فرمودند شما چه مى دانيد. شايد سخنى كه لازم نبوده گفته است و يا سخنى را كه نبايد منع مى كرده، منع كرده است.
در روايت ديگر داريم: «كَانَ الْمَسِيحُ (ع) يَقُولُ لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ فِي غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ الَّذِينَ يُكْثِرُونَ الْكَلَامَ فِي غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ قَاسِيَةٌ قُلُوبُهُمْ وَ لَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ»؛ «1»
حضرت مسيح (ع) مى فرمود. سخنان شما در غير ذكر خدا زياد نباشد چون كسانى كه در مورد غير ذكر خداوند زياد سخن بگويند دل هاى آنان داراى قساوت و سختى است ولى متوجه نيستند.
به گفته مولوى:

         هين دهان بر بند از هزل اى عمو             جز حديث روى او چيزى مگو

سكوت و سخن گفتن روح ها
ما امروز با فرهنگى روبه رو هستيم كه تلاش مى كند خيلى حرف بزند تا اجازه ندهد ما حرف بزنيم و از اين طريق روش هاى خود را بر روان ما غالب مى كند. اين فرهنگ، تعقّل را از انسان مى گيرد زيرا كسى كه زياد حرف مى زند هرگز خوب فكر نمى كند ولى اصرار دارد ما فكر او را بپذيريم، خودشان هم نمى فهمند كه دارند اين همه حرف مى زنند، يا يك حرف را خيلى تكرار مى كنند. اين همان نكته اى است كه حضرت فرمودند: «مَنْ أَكْثَرَ أَهْجَرَ وَ مَنْ تَفَكَّرَ ابْصَرْ»؛ هركس پر حرفى كرد ياوه گو مى شود و هركس فكر كرد بصير مى گردد. مولوى مى گويد:

         خامشى بحر است و گفتن همچو جو             بحر مى جويد تو را جو را مجو

بسيارى از پيام ها را بدون سخن گفتن مى توان به طرف مقابل رساند و اين همان هنر اثر گذارى بى آوا و بى هيجان است. كسى كه سكوت را شناخت مى فهمد روح ها روان تر از دهان ها با هم سخن مى گويند و آنان كه سكوت را مى شناسند چه اندازه در وقت و لفظ صرفه جويى مى كنند. بايد آن چنان كه رسم خاك است سخنان خود را آهسته بگوييم ولى اين