صفحه ٣٩٩

اگر تحت تأثير تهديدهاى اهل دنيا نگران از دست رفتن رزقمان قرار گرفتيم، نسبت به حرف امام معصوم غفلت كرده ايم، و واقعاً نهايت دانايى و شعور است اگر متوجه باشيم هيچ كس نمى تواند رزقى كه خداوند براى ما مقدّر فرموده است، از دست ما بربايد.
حضرت در جمله ى اساسى فوق جايگاه رزق را در زندگى تعيين كردند تا زندگى ما بازيچه رزق ما نشود، بلكه رزق وسيله و ابزار وظيفه اصلى ما كه همان آبادانى قيامت است، قرار گيرد.
ملاحظه مى كنيد كه حضرت در جمله فوق مى خواهند ما را متوجّه آن رزقى بكنند كه فعلًا در دست داريم و ما را نسبت به دو حالت وَهمى گذشته و آينده، آزاد نمايند؛ نسبت به آنچه از دست داده ايم، و نسبت به آنچه به دست نياورده ايم، و ذهن ما را نسبت به هر دوى آن ها آزاد كنند تا بتوانيم به وظيفه اصلى خود بپردازيم و متوجّه باشيم آنچه در دست داريم براى آباد كردن قيامت كافى است.

جايگاه رزق در زندگى 
از آن جهت كه انسان متوجّه جايگاه رزق خود در زندگى نيست، باعث عمل كردهاى غلط و در نتيجه آبروريزى براى خود مى شود كه حضرت با توجه دادن ما به موضوع رزق ما را از اين ورطه مى رهانند. سپس فرمودند: بايد دنيا را وسيله اصلاح امور آخرت خود قرار دهى و رزق حقيقى تو آن است كه وسيله آبادانى آخرتت قرار بگيرد. اين جاست كه احساس مى شود بايد با موضوع و جايگاه رزق در زندگى بيشتر آشنا شد.
بنده اى كه راهى كوى دوست است، اگر از بندهاى اسارت آزاد شود، دلدادگى با حق برايش آسان است. اساساً در مسير سير و سلوك مجموعه اى از افكار و اعمال و گرايش هاى غلط نمى گذارند انسان، سالك واقعى باشد و به سوى مقصد حقيقى سير كند. اگر افكار ما صحيح باشد و گرايش هاى ما متعادل گردد و اعمال ما درست شود، به خودى خود روح و قلب ما با حق مراوده خواهد داشت. پس بايد روشن شود، چه كنيم كه افكار و اعمال و گرايش هاى ما مانع سير و سلوكمان نشود؟
امام على (ع) در دستوراتى كه به فرزندشان مى دهند در واقع مى خواهند از آن طريق بندهاى توقّف در دنيا و عوامل محروميت از حق را در انسان از بين ببرند. يكى از بندهاى بسيار محكم كه انسان را در دنيا متوقف مى كند و از بهره اى كه بايد در زندگى ببرد باز مى دارد،