صفحه ٥٦١

خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَينا» ما حجت خدا بر خلق خدا هستيم و جدّ ما فاطمه حجت خدا بر ما است. بحمدالله در نظام اسلامى با دمِ الهى حضرت امام خمينى «رضوان الله عليه» زنانى تربيت شده اند كه بدون هيچ ادعا و سر و صدايى راه هايى را طى كرده اند كه اهل عرفان حسرت احوالات و مقامات آنان را مى خورند. خواهرانى كه در موقعيت خاص هستند و شرايط همسردارى برايشان فراهم نيست قدر روحيه لطيف عرفانى خود را بدانند و آن را با هيچ چيز ديگر معاوضه نكنند، همان طور كه من و شما بعد از ماه رمضان يا بعد از زيارت خانه خدا و ائمه معصومين (عليهم السلام) بايد مواظب باشيم آن احوالات با آرزوهاى دنيايى ضايع نشود.
روحيه ى عرفانى زنان نياز به آسوده بودن از مشغله هاى اجتماعى دارد، تا هم خودشان بهره كافى ببرند، و هم همسر و فرزندان يا شاگردانشان از آن روحيه محروم نگردند. غير ممكن است، زنان در فضاى آرامش و انس نباشند و مردان زندگى را به سلامت طى كنند. پس نجات مردان به صفاى معنوى زنان است، زيرا آن جا كه «قدرت» خود را مى نماياند و به خود مغرور است، آنچه كارساز و نتيجه بخش است، روح خدمت است و دلسوزى. حتى در شرايط عادى هم اگر چه مردان داد و بيداد مى نمايند و قدرت نمايى مى كنند ولى در نهايت اشك زنان است كه حرف آخر را مى زند، چه رسد كه اين روحيه براى اهدافى مقدس به كار گرفته شود. حالا كسانى كه با اشك حكومت مى كنند، اگر صفاى روحانى خود را از دست بدهند احساساتِ همراه با وَهم به ميدان مى آيد و در اين حالت بازار تريكو فروش ها با پول بابا و اشك مادر رونق مى يابد!.

كارآيى دلِ مادران 
آيا مى شود نسبت به حريم مقدس زنان غافل بود و نگران از دست رفتن همه چيز نبود؟ سخن انسان هاى بزرگ آن است كه: ما هر چه داريم از مادرمان داريم، چون انسان ها بيش از آن كه با عقلشان زندگى كنند با دلشان زندگى مى كنند، پدران سايه و بستر زندگى اند، دل ها به جايى نظر مى كند كه مادران نشانه رفته باشند، خوشا آن زندگى كه عقل پدر و دل مادر، هر دو اهداف مقدسى را نشانه رفته اند. وقتى انسان ها با دلشان زندگى مى كنند و دل با انس تغذيه مى كند، حال به من بگو اگر مادر به عنوان عامل انسِ فرزند در زندگى فعّال نباشد چه كسى به كودكان راه نشان دهد و دلشان را جهت دهى كند؟ هرجا ملاحظه كرديد كه جوانان، جوانانى تربيت پذير نيستند، ريشه ى آن را در ضعف نقش مادران آن ها جستجو كنيد. خانم كارمندى