صفحه ٢٠١

بسم الله الرحمن الرحيم 

 «يا بُني! ... فَإِنَّمَا أَهْلُهَا كِلَابٌ عَاوِيَةٌ ... وَ اتَّخَذُوهَا رَبّاً فَلَعِبَتْ بِهِمْ وَ لَعِبُوا بِهَا وَ نَسُوا مَا وَرَاءَهَا. رُوَيْداً يُسْفِرُ الظَّلَامُ كَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الْأَظْعَانُ يُوشِكُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ يَلْحَقَ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ مَنْ كَانَتْ مَطِيَّتُهُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ فَإِنَّهُ يُسَارُ بِهِ وَ إِنْ كَانَ وَاقِفاً وَ يَقْطَعُ الْمَسَافَةَ وَ إِنْ كَانَ مُقِيماً وَادِعاً وَ اعْلَمْ يَقِيناً أَنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَكَ وَ لَنْ تَعْدُوَ أَجَلَكَ وَ أَنَّكَ فِي سَبِيلِ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ وَ لَيْسَ كُلُّ طَالِبٍ بِمَرْزُوقٍ وَ لَا كُلُّ مُجْمِلٍ بِمَحْرُومٍ».
فرزندم! ... همانا دنياپرستان و طالبان دنيا چونان سگ هاى درنده، عو عو كنان، ... دنيا را پروردگار خود قرار دادند. هم دنيا آن ها را به بازى گرفته، و هم آن ها با دنيا به بازى پرداخته، و آخرت را فراموش كرده اند. اندكى مهلت ده، به زودى تاريكى بر طرف مى شود، گويا مسافران به منزل رسيده اند، و آن كس كه شتاب كند به كاروان خواهد رسيد.
فرزندم بدان! آن كس كه مركبش شب و روز است همواره در حركت خواهد بود، هر چند خود را ساكن احساس كند، و همواره راه مى پيمايد هر چند در جاى خود ايستاده و راحت باشد.
به يقين بدان كه تو هرگز به آرزوى خود دست نخواهى يافت، و تا زمان مرگ بيشتر زندگى نخواهى كرد، و بر راه كسى مى روى كه پيش از تو مى رفت، پس در به دست آوردن دنيا آرام باش، و در مصرف آنچه به دست آوردى نيكو عمل كن، زيرا چه بسا تلاش بى اندازه براى دنيا كه به تاراج رفتن اموال كشانده شد. پس هر طالب رزقى به رزق دلخواه نخواهد رسيد، و هر كس بدون حرص عمل كند محروم نخواهد شد.

رهايى از پوچى 
امام الموحدين (ع) نحوه صحيح فكركردن و صحيح عمل كردن در اين جهان را به فرزندشان كه نماد همه انسان ها است، متذّكر مى شوند، تا هركس خواست زندگى خود را از بى ثمرى برهاند، از توصيه ى آن حضرت استفاده كند تا حاصل فعاليت هايش در زندگى به پوچى و سردى نگرايد. اضطراب همه ى انسان ها آن است كه حاصل تلاششان بى نتيجه شود. و