صفحه ٢٣١

مى توانند به دست بياورند، عقب بيفتند، در يك حزن مقدس مى باشند، اشك مى ريزند تا راه هاى آسمان را به جان خود باز كنند و لذا اين اشك با يك نشاط درونى همراه است. «1»

رمز و راز آزادگى 
سپس مى فرمايند:
 «وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً»؛
فرزندم بنده غير خدا نباش كه خدا آزادت آفريد.
قرار نيست در دنيا و براى داشتن دنيا اسير صاحبان ثروت شوى، زيرا خداوند تو را اسير ذلت ها و نيازهاى دنيا خلق نكرده است. ممكن است جوانى بگويد من بدبختم چون هنوز كارى پيدا نكرده ام اما اگر درست اطراف خود را بنگرد شرايط زندگى و بندگى را از او نگرفته اند، عمده آن است كه تنبل نباشد و فعلًا نسبت به آنچه مى تواند انجام دهد، كوتاهى نكند تا شرايط كار را خداوند برايش فراهم كند. خطر اين جاست كه فراموش كند خدا او را طورى خلق نكرده كه براى به دست آوردن كار مجبور باشد خود را ذليل صاحبان امكانات كند. گاهى خداوند مى خواهد تو را براى مدتى با بى كارى امتحان بكند. امام موسى كاظم (ع) مدت طولانى در زندان خليفه عباسى بودند. آيا امام (ع) مى گفتند من حالا چه كار كنم كه بى كارم؟! كار اصلى ما اين است كه در فرصتِ زندگى دنيايى، خود را آنچنان تغيير دهيم كه شايسته قرب الهى شويم، با «لا اله الا الله» گفتن و با ركوع و سجود، انسان به غيب وصل