صفحه ١٨٧

آن ها مأيوس مى شوند؟ اما كودكان برعكس حكيمان، با داشتن اندك چيزى خوشحالند و با نداشتن همان اندك غمناكند، ما هم مى توانيم با همين قاعده خودمان را ارزيابى كنيم. گفت:

         گر ببينى ميل خود سوى سَما             پَرّ دولت برگشا همچون هُما
             ور ببينى ميل خود سوى زمين             نوحه مى كن هيچ منشين از حنين 
             عاقلان خود نوحه ها پيشين كنند             جاهلان آخر به سر بر مى زنند
             ز ابتداى كار آخر را ببين             تا نباشى تو پشيمان يوم دين 

كسى كه ياد مرگ را در تمام مناسبات خود مدّ نظر دارد ديگر چيزهاى نزديك و محسوس او را به بازى نمى گيرند، و اگر بفهمد زندگى اين دنيا يك حيات موقت است، براى خود يك زندگى صحيح را پايه گذارى مى كند. اگر ديديد حيات دنيايى موقت است، همه برنامه ريزى ها در منظر ديگرى انجام مى شود، و روح و روان در ساحت ديگرى خود را مى يابد، و لذا نه تنها بايد به ياد مرگ بود، حضرت در جمله فوق مى فرمايند: بيشتر از انسان هاى معمولى به ياد مرگ باش، چون جلوه هاى فريبنده ى دنيا آنچنان جذاب است كه با ياد مرگ به صورت معمولى نمى توانى از آن ها نجات يابى و تصميمات بزرگ بگيرى.

زيباترين زندگى 
چه روان زيبا و آرامى دارند آن هايى كه عميقاً مى بينند بايد بميرند، از يك طرف هم اكنون با عالم بيكرانه غيب و قيامت مرتبطند، و از طرف ديگر با دنيايى كه منشأ حرص ها و سختى ها است فاصله دارند، خدا مى داند كه زندگى زيباتر از اين حالت ممكن نيست، از اين جهت است كه گفته اند؛ «مرگْ مادر زندگى است». زندگى هاى تنگ، زندگى هاى تاريك، زندگى هاى حريصانه، همه و همه حاصل غفلت از مرگ است. آرى! بر همه ى انسان هايى كه مى خواهند مافوق روزمرّگى ها زندگى كنند واجب است كه خود را در معرض توصيه ى حضرت قرار دهند كه: «يَا بُنَيَّ أَكْثِرْ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ وَ ذِكْرِ مَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ» فرزندم! همواره ياد كن مرگى را كه رودرروى تو قرار مى گيرد، و ياد كن آنچه را پس از آن با آن در مى آميزى «وَ تُفْضِي بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَيْهِ»، و ياد كن آنچه را بعد از مرگ به سوى آن مى روى.