صفحه ٥٦٥

 بسم الله الرحمن الرحيم 

 «وَ اجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ بِهِ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَلَّا يَتَوَاكَلُوا فِي خِدْمَتِكَ وَ أَكْرِمْ عَشِيرَتَكَ فَإِنَّهُمْ جَنَاحُكَ الَّذِي بِهِ تَطِيرُ وَ أَصْلُكَ الَّذِي إِلَيْهِ تَصِيرُ وَ يَدُكَ الَّتِي بِهَا تَصُولُ اسْتَوْدِعِ اللَّهَ دِينَكَ وَ دُنْيَاكَ وَ اسْأَلْهُ خَيْرَ الْقَضَاءِ لَكَ فِي الْعَاجِلَةِ وَ الْآجِلَةِ وَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلَامُ»
و براى هر يك از خدمتكارانت كارى به عهده بگذار، و آن را بدان كار بگمار تا هر يك وظيفه ى خويش بگذارد و كار را به عهده ى ديگرى نگذارد، و خويشاوندانت را گرامى بدار كه آنان چون بال تواند كه بدان پرواز مى كنى، و ريشه ى تواند كه به آن باز مى گردى، و دست تو كه بدان حمله مى آورى. دين و دنياى تو را به خدا مى سپارم، و بهترين قضا را از وى براى تو درخواست دارم. امروز و هر زمان، هم در اين جهان، و هم در آن جهان، و السلام.

پايه هاى تمدن اسلامى 
حضرت پس از ترسيم جايگاه زنان، در ادامه جهت آماده كردن فرزندشان براى مديريت قبيله بنى هاشم از يك طرف، و مديريت جهان اسلام از طرف ديگر مى فرمايند:
 «وَ اجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ بِهِ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَلَّا يَتَوَاكَلُوا فِي خِدْمَتِكَ»؛
فرزندم! ... براى هر يك از افرادى كه با آن ها قراردادِ كارى بسته اى، وظيفه اى تعيين كن و آن وظيفه را از او بخواه. كه اين باعث مى شود هر يك وظيفه خود را بداند و كار را به عهده ديگرى نگذارد.
وقتى در اجتماع اسلامى و با رويكرد به ساختن جامعه اى كه همه ى مناسبات آن بايد بر اساس دستورات دين اداره شود، وظيفه ى هركس معلوم شود، نه تنها هركس در راستاى انجام وظيفه ى خود تلاش مى كند بلكه عملًا ارزش كار هر يك معلوم مى شود و آن مجموعه هر كدام از نتايج كار بقيه نيز بهره مند مى گردند، همان طور كه قلب انسان از حاصل كار معده ى او بهره مى برد و معده از حاصل كار قلب و كبد برخوردار مى شود و كبد و معده از حاصل كار ريه، همه مشغول كار خود هستند ولى از حاصل كار همه ى اعضاء بهره مى گيرند. تمدن اسلامى نيز در كامل ترين چهره ى خود با اين نگاه پايه گذارى مى شود و در نتيجه آثار