صفحه ٥٠١

 بسم الله الرحمن الرحيم 

 «إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ. سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ وَ عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ.»
چون روح حاكم بر زمانه تغيير كند، زمانه دگرگون شود. پيش از آنكه به راه افتى بپرس كه همراهت كيست، و پيش ازگرفتن- خانه، ببين كه با كدام- همسايه- خواهى زيست.
نامه عزيز و گرانقدر حضرت اميرالمومنين (ع) به امام حسن (ع) به اين جا رسيد كه حضرت فرمودند هر كس به زمانه اعتماد كند، زمانه به او خيانت مى كند و ناكامش مى گذارد، و هركس زمانه را عظيم دارد و روى آن حساب باز كند، زمانه او را تحقير مى كند، و اساساً دنيا را آنچنان نساخته اند كه همه تلاش هاى دنيايى انسان به نتيجه برسد و همه تيرهايى كه رها مى كند به هدف اصابت كند.

نقش روح زمانه 
پس از مقدمه فوق مى فرمايند:
 «إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ»
فرزندم! آنچنان ميان مردم و حاكميت رابطه برقرار است كه چون نظامِ حاكم و عوامل قدرت تغيير كند، نظام ارزشى و روح زمانه نيز تغيير مى نمايد.
فرزندم چطور مى خواهى به روزگار تكيه كنى و بدان اصالت بدهى و شخصيت خود را در راستاى ارزش هاى مطرح در آن شكل دهى، در حالى كه چون نظامِ قدرت به هم بريزد همه ارزش ها تغيير خواهد كرد. بسيارى از مشكلات روانى ما به اين جهت است كه خودمان را به طناب سست و لرزان مشهورات زمانه وصل كرده ايم.
منظور اين نيست كه اگر حاكمى برود و حاكمى بيايد زمان عوض مى شود، بلكه سخن اين است كه اگر نظام قدرت و روح حاكمِ بر دل و جان انسان عوض شود، ما با زمانه جديدى روبه رو خواهيم شد، به طورى كه اگر آن سلطان يك دين حقيقى و معنوى باشد، زمانه، زمانه دين و معنويت و عدالت خواهد شد، و اگر روح حاكم بر دل و جانِ مردم يك دين سطحى و بى روح و تشريفاتى باشد و چنين فرهنگى بر روان انسان ها سلطنت كند، زمان با فرصت طلبان مدارا مى كند و حتى درها به روى آن ها گشوده مى شود.