صفحه ٥٩

مى گويد: «كسى كه تلاش دارد فقط نو بپوشد، اسير است و كسى هم كه تلاش دارد فقط كهنه بپوشد او نيز اسير است، ولى آن كه تلاش دارد هر چه پيش آيد بپوشد، آزاد است». سالك كسى است كه از اين خواستن ها آزاد است، چون دائم نظر به مقصد متعالى خود دارد. شما در اين دنيا سالك هستيد و هر روز كه سير نكنيد از فلسفه وجودى خود خارج شده ايد چون حقيقت شما در اين دنيا، سلوك است، پس هر روز كه جان شما به سوى مقصد متعاليتان سير نكند، در آن روز مرده ايد.
اميرالمؤمنين (ع) مى فرمايند:
 «مَنِ اعْتَدَلَ يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ كَانَتِ الدُّنْيَا هَمَّهُ اشْتَدَّتْ حَسْرَتُهُ عِنْدَ فِرَاقِهَا، وَ مَنْ كَانَ غَدُهُ شَرّاً مِنْ يَوْمِهِ فَهُوَ مَحْرُومٌ، وَ مَنْ لَمْ يُبَالِ بِمَا رُزِيَ عَنْهُ مِنْ آخِرَتِهِ إِذَا سَلِمَتْ لَهُ دُنْيَاهُ فَهُوَ هَالِكٌ، وَ مَنْ لَمْ يَتَعَاهَدِ النَّقْصَ مِنْ نَفْسِهِ غَلَبَ عَلَيْهِ الْهَوَى، وَ مَنْ كَانَ فِي نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَه» «1»
 «هر كسى دو روزش برابر باشد مغبون است، و هر كه دنيا، همّت او باشد هنگام مرگ، سخت افسوس خورَد، و هر كه فردايش بدتر از ديروز است، محروم است، و هر كه با تأمين دنيايش باكى از نقص و كمبود آخرتش ندارد نابود است، و هر كه نقص خود را رسيدگى نكند هوس بر او چيره شود، و هر كه در كاستى است، مرگ براى او بهتر است.»

سير به سوى ناكجاآباد!
در روايت داريم كه روز قيامت فرد نگاه مى كند به زندگى دنيايى اش، مى بيند كه اكثر وقت ها مرده بوده است، فقط در سجده هايش زنده بوده- چون بهترين حالت بنده در سجده است- بنده در سجده مى گويد: «سُبْحَانَ الله»؛ و از طريق اين ذكر توجه قلب را از دنيا به سوى حقيقت سبحان اللّهى حضرت حق مى اندازد، و در نتيجه به ذلت خود مى نگرد و از اين طريق تا نزديكى به جلال الهى خود را جلو مى برد، و به واقع اين يك سير اساسى است به سوى مقصدى متعالى. وقتى توجه ما به فرش خانه مان مى افتد مى گوئيم چه فرش خوبى! اين توجه و سير يك سير