صفحه ١٧٦

عطار فهميد اگر خواست از خود فانى و به حق باقى شود بايد به مردن نظر كند. شما عنايت داريد كه هر لحظه آماده ى مرگ شدن، مردن نيست، بلكه زنده شدن است و ائمه (عليهم السلام) اين نكته را به ما ياد دادند.

زندگى در اوج شهامت و مُردن در اوج آرامش 
هرگز دين خدا ملتى را دعوت به سكون و سردى نمى كند، بلكه مى خواهد از حجاب هوس ها آزاد شوند تا درست زندگى كنند و درست بميرند، دينى كه پيامبرش در اوج عبادت و تا آخرين روزها شمشير بر دوشش بود تا مانع حاكميت كفر بر مناسبات بشرى شود، هرگز ما را دعوت به مردنى نمى كند كه از صحنه ى زندگى فعّال جدا شويم. شما خودتان ملاحظه فرموديد حضرت امام خمينى «رضوان الله تعالي عليه» در آخرين روزهاى عمرشان همچون آتشفشان در شور و فوران بودند، به آخرين پيام رسمى كه ايشان در تاريخ 1/ 1/ 1368 دادند توجه بكنيد. مى فرمايند:
 «... شكستن فرهنگ شرق و غرب بى شهادت ميسر نيست، من بار ديگر از مسئولان بالاى جمهورى اسلامى مى خواهم كه جز از خدا نترسند و كمرها را ببندند و دست از مبارزه با فساد و سرمايه دارى غرب و فساد كمونيسم نكشند كه ما در اول مبارزه ى جهانى خود هستيم ... امروز با جمود و سكون و سكوت بايد مبارزه كرد و شور و حال حركت انقلاب را بايد برپا داشت ... غرب و شرق تا شما را از هويت اسلاميتان به خيال خام خود بيرون نبرند از پاى نخواهند نشست ... هميشه با بصيرت و چشمانى باز به دشمنان خيره شويد و آن ها را آرام نگذاريد وگرنه آرامتان نمى گذارند.»
عجبا! يك پير مرد نود ساله و اين همه شور، اين از عظمت دين اسلام است. اين آدم كه اين چنين زيبا زندگى مى كند، وقتى مى خواهد از اين دنيا برود در وصيت نامه ى خود مى فرمايد: «با دلى آرام و قلبى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوى جايگاه ابدى سفر مى كنم ...».
چرا ما طورى زندگى نمى كنيم كه اگر بنا شد امشب بميريم راحت بميريم؟ بايد عوامل راحت نمردن را بشناسيد و آن ها را از زندگى خود حذف كنيد تا مثل امام خمينى «رضوان الله تعالي عليه» در اوج شهامت زندگى كنيد و در اوج آرامش بميريد.
حضرت در ادامه مى فرمايند: