صفحه ١٦٣

بحران محيط زيست، چه بلايى بر سر خود آورديم و چگونه جهت جان خود را از ابديت به دنياى زودگذر انداختيم. فعلًا نياز نيست روى آن بحث شود. فقط در اين موضوع با ما به توافق برسيد كه امام من و شما دارد به ما مى گويد كه از زندگى در دنيا انتظار بسترى را داشته باش كه تو را براى زندگى ابدى آماده كند و در همين حدّ و با اين منظر مى توانى از دنيا استفاده كنى. نه دنيا براى تو ماندنى است و نه تو براى دنيا، خود را در اين دنيا ببين كه براى رفتن خلق شده اى، اگر خود را اين چنين ديدى نوع انتخاب هايت متعادل و منطقى خواهد شد، ديگر از درخت خانه ى خود انتظار ميوه ى تابستانى در زمستان ندارى تا به هلاكت بيفتى. و اين غفلت، جوان و پير ندارد، براى هركس اين هلاكت هست كه از دنيا انتظارى بيش از آن حدّى كه هست، داشته باشد. در ادامه فرمودند:
 «وَ أَنَّكَ في ... طَرِيقٍ إِلَى الْآخِرَةِ» و تو در راهى قرار دارى كه به سوى آخرت مى باشد. تو در منزلى هستى كه از آن منزل به سوى آخرت كوچ ات مى دهند. حال چه ما چنين سيرى را براى خود اراده بكنيم، و چه نكنيم. گفت:

         نيك بنگر ما نشسته مى رويم             دم به دم ما سالك راه نويم 

شما بخواهيد و نخواهيد داريد مى رويد. ولى نه به سوى ناكجا آباد، به طرف قيامت، عالم قيامت با آن همه ظرفيت و وسعت. ما مثل مسافران يك اتوبوسى هستيم كه چه بنشينيم و چه بايستيم، چه جلو برويم و چه عقب برويم، بخواهيم و نخواهيم داريم به طرف مقصدى كه راننده اراده كرده مى رويم. مى توانيم خودمان را براى آن مقصد آماده كنيم، مى توانيم هم از آن غفلت نماييم و وقتى با آن روبه رو شديم غافلگير شويم.
مى فرمايد: «وَ انَّك في ... طَرِيقٍ إِلَى الْآخِرَةِ» فرزندم! تو در راه آخرتى. هنر ما اين است كه بتوانيم اين نكته ى اساسى را، كه اساس زندگى ما را در برگرفته به روح و روان خود تفهيم كنيم.

تغيير نگاه 
عزيزان توجه دارند كه ائمه (عليهم السلام) هرگز به ما نصيحت هاى ساده و سطحى نمى كنند، آن ها در سخنانشان بينش ما را عوض مى كنند، نصايح اهل البيت (عليهم السلام) نصيحت هاى ليبراليستى و كانتى براى راحت تر جان كندن در دنياى مدرن نيست. ائمه دين (عليهم السلام) در نصايح خود نمى خواهند ما فقط در همين دنيا راحت باشيم و جوانى خود را بدون دردسر و با رفاه كامل به پيرى تبديل كنيم، آن ها به ما بصيرتى مى دهند كه نگاهمان به زندگى عوض شود و بينشِ ما بينشى صحيح