صفحه ٣٥١

عمده آن است كه ما متوجه باشيم آن وقتى كه اقوام نسبت به همديگر گرفتار سايه ذهنى و رقابت هاى وَهمى مى شوند و امكان زندگى سالم در كنار همديگر برايشان آزاردهنده مى شود و در نتيجه كارشان منجر به انتخاب هاى ويرانگر مى گردد، راه نجات در سخنانى است كه حضرت مولى الموحدين (ع) پيشنهاد مى كنند.

آفات غفلت از وسعت انسان ها
6) «وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ»؛
از ديگر نكاتى كه در راستاى برخورد با برادران دينى بايد به نفس خود تحميل كنى اين كه، در موقع گناهش عذرش را بپذير. دنبال اين نباش كه به او ثابت كنى او آن گناه را انجام داده است، به دنبال آن باش كه اگر او آن را انكار كرد از او قبول كنى، و يا اگر در ارتكاب آن جرم عذرى براى خود آورد، آن عذر را بپذير. با اين كار او را از گناهى كه كرده آزاد كرده اى و خودت نيز از اين كه به او به عنوان شخص مجرم نگاه كنى آزاد مى شوى.
انسان ها در طول زندگى طيفى از شخصيت هاى متفاوت را پشت سر مى گذارند زيرا داراى وسعتى بيشتر از حيوان و جماداند كه بر رويه ى ثابتى زندگى خود را ادامه دهند. آيا سزا است انسانى كه قبلًا جرمى انجام داده و به نور پروردگار- كه مؤمنين را  «يخْرِجُهُم مِنَ الظّلُماتِ الي النُّور»؛ از ظلماتِ جرمِ قبلى خارج مى كند- باز بر گناهكاربودن او اصرار كنيم. در چشمش بياوريم، تو همان كسى هستى كه آن جرم را انجام داده اى. اين طور اسير گذشته ى وَهمى شدن چه مشكلى را حل مى كند، جز اين كه ما را در دخمه ى ذهنيات فرو مى برد؟ جهنم از همين جا شروع مى شود. اصلًا اين ها همين حالا براى ما جهنم است، فردا پيدا مى شود. يك كسى كار غلطى انجام دهد، ولى حالا خودش قبول ندارد و منكر آن است، خوب دستت درد نكند كه آن كار غلط را از شخصيت خود جدا كرده اى، مگر ما همين را نمى خواهيم؟
 «حَتَّى كَأَنَّكَ لَهُ عَبْدٌ وَ كَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَيْكَ»
تا آن جا نسبت به او مدارا كن و كوتاه بيا، كه گويا تو بنده و نوكر او هستى و او رئيس و ارباب تو.
اين همان روحيه خدمت گذارى است كه مؤمنين بايد نسبت به افراد در جامعه اسلامى در خود تقويت كنند، تا از اين طريق خود را از همه تكبرها و لجاجت ها آزاد نمايند. شما ببينيد حضرت امام سجاد (ع) به طور غريبه در كاروان هايى كه به مكه مى روند به عنوان خدمتگذار