صفحه ٢٢٤

هركس توانست در اين دنيا از دنيا نردبان بسازد و جان خود را در ارتباط با خدا بالا ببرد ديگر نگاهش به دنيا همانند نگاهى مى شود كه حضرت اميرالمؤمنين (ع) پيدا كردند و مى خواهند ما را متوجه آن نگاه بكنند.
مولوى در رابطه با اين كه بايد از دنيا جهت آبادانى آخرت بهره گرفت؛ مى گويد:

         روز مرگ اين حسّ تو باطل شود             نور جان دارى كه يار دل شود
             در لحد كاين چشمْ را خاك آكند             هستت آن چه گور را روشن كند
             آن زمان كه دست و پايت بر دَرَد             پَرّ و بالت هست تا جان بر پرد
             آن زمان كاين جانِ حيوانى نماند             جان باقى بايدت بر جا نشاند

جدايى از حرص 
پس از آن كه جايگاه دنيا را روشن كردند حال مى فرمايند:
 «فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ»
پس طلب خود را از دنيا كم كن و در به دست آوردن آن بدون آن كه حرص بزنى، ميانه رو باش.
در دنيا از دنيا كم بخواه، اما در دنيا خدا را زياد بخواه، حال كه حقيقت دنيا را شناختى راه نجات همين است و در موقعى كه همه ى افراد چهاراسبه مى تازند كه مبادا از دنيا عقب بمانند، تو اگر اين مطلب را فهميدى نجات مى يابى و با آن ها همراهى نمى كنى. مثلًا طرف فرزندش را در فلان مدرسه غير انتفاعى بالاى شهر ثبت نام كرد تا حتماً به زعم خود در كنكور قبول شود، اگر شما هم دنيا را نشناخته باشى خودت را به هزار فلاكت مى اندازى كه فرزندت از فرزند او عقب نيفتد، اما اگر دنيا را شناخته باشى و اين كه دنيا محل برآوردن آرزوها نيست، بدون هيچ حرصى مسير عادى زندگى ات را طى مى كنى. عمده آن است كه بايد برسيم به اين نكته كه از دنيا كم بخواهيم. به ما مى گويند اين ها حرف هاى صوفى ها است. آيا اگر كسان ديگرى از توصيه هاى اميرالمؤمنين (ع) استفاده كردند ما كه آن حضرت را امام خود مى دانيم نبايد از توصيه هاى آن حضرت استفاده كنيم؟
حضرت قبل از اين نكته، سه نكته را فرمودند و بعد اين نتيجه را گرفتند؛ فرمودند: اولًا: در دنيا به آرزويت نمى رسى، ثانياً: اجلت را نمى توانى تغيير دهى، ثالثاً: تو در حال حاضر همان راهى را دارى مى روى كه گذشتگان رفتند، پس از دنيا كم بخواه و حرص نزن. شما آن سه