صفحه ١٤٨

 «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا»؛ «1»
بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى كند.
حضرت مى فرمايند:
 «فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِيبَ رَحْمَتِهِ»؛
 «دعا را در دست تو قرار داد تا هروقت خواستى درهاى نعمتش را با دعا باز كنى و باريدن باران رحمتش را طلب نمايى.»

مبانى فلسفى دعا
اين يك غرور شيطانى است كه آدم كمتر از طريق دعا با پروردگار خود مرتبط شود. مگر ما در روايت نداريم بنده اى كه نمازش را بخواند و بعد از نماز دعا نكند، خداوند به ملائكه ندا مى دهد آيا اين بنده من حاجتى نداشت؟! خيلى حرف است كه خدا بستر طلب از خودش را فراهم مى كند و بنده از آن استفاده نمى نمايد. مبانى فلسفى دوست داشتن دعاى بنده، روشن است، زيرا خدا خودش را به عنوان كمال مطلق دوست دارد. از طرفى ما تكويناً پرتو او هستيم. خدا ذات خودش را بيشتر از مخلوقاتش دوست دارد، چون كمال او در ذات شديدتر است. مخلوقاتش را هم به تبع ذاتش و از آن جهت كه پرتو ذات او هستند دوست دارد. حالا اگر شما به عنوان مخلوقِ او از طريق دعا مقرّب او بشويد و وسعت پيدا كنيد، سنخ شما بيشتر از قبل سنخ پروردگار مى شود و به عبارت ديگر با دعا قرب شما بيشتر مى شود و به ذات او نزديك تر مى شويد. پس چون ذات خود را دوست دارد دعاى شما را هم كه شما را به ذاتش نزديك مى كند دوست دارد و وقتى بين شما و دعايتان اتحاد قلبى برقرار مى شود شما از طريق دعا محبوب خدا مى شويد. چون ذات خود را بيشتر دوست دارد بنده مقرّب را نيز دوست دارد و ابزار مقرّب شدنِ بنده ها دعاست، پس خداوند دعاى بنده را دوست دارد.
حضرت مى فرمايند: «فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِيبَ رَحْمَتِهِ»؛ دعا را براى تو قرار داد تا هروقت كه خواستى از طريق دعا، درهاى نعمتش را بگشايى و باريدن باران رحمتش را طلب نمايى. امام روح دعا را به فرزندشان آموزش مى دهند تا همه ما وارد چنين فرهنگى شويم. زيرا نفس دعا مقصد است. گاهى خداوند امورات بنده را