صفحه ٢٣٢

مى شود، و امام (ع) هم در سياهچال هارون مشغول همين بودند، بى كار نبودند. خليفه بى كار بود كه دائم آجرها را روى هم مى گذاشت تا كاخ بسازد. گفت:

         مرغ غافل مى خورد دانه ز دام             همچو اندر دام دنيا اين عوام 

مرغ غافل بدون آن كه بداند دارد از دامى دانه مى خورد كه محل گرفتارى و اسارت آن است. مى فرمايد: اهل دنيا هم همين طور هستند. هر چه بيشتر به دنيا نزديك شوند بيشتر به هلاكت نزديك شده اند. سرنوشت شاهان تاريخ نمونه خوبى از اين قاعده است، تمام عمر تلاش كردند براى رسيدن به آن انتهايى كه چيزى جز هلاكت نبود، چون فراموش كردند براى چه هدفى در اين دنيا آمدند. طرف مى گويد بعدازظهرها كه از اداره مى آيم كار ندارم چه كار كنم. اين شخص اصلًا كارش را فراموش كرده است و لذا هيچ همّتى در راستاى تغيير خود انجام نمى دهد و هيچ برنامه اى در اين رابطه ندارد. خداوند گاهى به انسان ها لطفى مى كند و در نتيجه مشغله هاى دنيايى آن ها را كم مى كند، اين را بايد غنيمت بشمارند و در آن فرصت برنامه ى اصلاح خود را پى ريزى كنند خداوند در چنين شرايطى علاقه به مطالعه و تدبّر در متون دينى و قرآن را در قلب انسان مى اندازد، بايد اين را غنيمت شمرد، بعد معلوم مى شود آن فرصت در واقع بيكارى نيست، توفيق است براى ساختن زيربناى فكرى و عقيدتى. دنيا دست خدا است و تمام فرصت ها هم براى امتحان و بروز شخصيت ما است. هر موقع از بى رزقى مُردى، آن وقت نگران باش با بى كارى چه كنم. زرنگ باشيد، اگر يك فرصتى به دست آمده كه ظاهراً كار دنيايى نداريد آن را غنيمت بشماريد. غصه نخوريد كه بعدازظهر كار دوم نداريد، اگر بعدازظهر يك كار داشتيد مى رفتيد پول بيشتر به دست مى آورديد و يك لوستر براى وسط اتاق مى خريديد، يا سقف اتاق را گچ برى مى كرديد. يعنى عملًا به بيرون مى پرداختيد تا بيرونتان را تغيير بدهيد و در آن حال هيچ وقت به درون خود نمى رسيديد، چون اسير هيچ چيز شده ايد. توصيه حضرت اين است كه خودت را اسير دنيا نكن، طورى زندگى كن كه چرب و شيرين دنيا تو را اسير خود نكند و در نتيجه تو در مقابل آن ها پست شوى. اميرالمؤمنين (ع) در جاى ديگر مى فرمايند:
 «النَّاسُ طَالِبَانِ؛ طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيَا حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا»؛ «1» مردم دو طلب كننده اند؛ طلب كننده و طلب كرده شده، پس هركه طلب كند دنيا را، مرگ طلب