صفحه ٧٩

آن به مسجد باز مى شد، كلاه سر خودمان نگذاريم كه آن دوره گذشت. چه كسى از آن دوره گذشت و اين دوره را درست كرد؟ چه گرايشى در جان انسان ها ايجاد شد كه چنين دوره اى پيدا شد؟ مى گويند ديگر آن نوع زندگى مصلحت نيست، من هم نمى گويم به گذشته برگرديد ولى لازم است روشن شود كه چه كسى مصلحت را مصلحت كرد، اگر اين مسئله روشن نشود، آينده هم ادامه ى وضع موجود خواهد بود كه هدف اصلى در آن فراموش شده است. مى گويند مصلحت است كه اگر دختر بخواهد به خانه ى شوهر برود يك يخچال داشته باشد، يك فريزر، يك خانه، يك ماشين، ... چه كسى اين ها را مصلحت كرد و از اين طريق سن ازدواج را اين چنين بالا برد؟ مگر ما تابع مصلحت عوام وَهم زده بايد باشيم؟ ما تابع رسول خدا (ص) هستيم، هميشه رسول خدا (ص) ما را نجات مى دهد، آرى خانه ى پيامبر خدا (ص) اصلًا حياط نداشت، ديگر نه مهمانخانه، نه طبقه بالا، و ... اگر مهمان مى آمد چه مى كردند؟ او را در همان اطاق مورد پذيرايى قرار مى دادند. اگر مهمان آدم بسيار محترم و مورد علاقه ى خاص حضرت بود عبايشان را هم پهن مى كردند تا روى عبا بنشيند، خود حضرت روى زمين مى نشستند و روى زمين غذا مى خوردند و روى زمين مى خوابيدند، در وصف حضرت عيسى (ع) گفته اند، پاهايشان مركبشان و دست هايشان بالش آن حضرت بود.
اين چه تمدنى است كه در اثر آن، زمين و خاك مزاحم زندگى ما شده است؟ فكر مى كنيد خيلى تمدن تميز و بهداشتى و پيشرفته اى است كه از خاك مى ترسيم؟! در حالى كه خاك عامل بهداشت طبيعت است و آلودگى ها را از بين مى برد. يكى از مشكلات امروز دنيا اين است كه نظام طبيعى و اكوسيستم ها به هم خورده است، خيابان هاى آسفالت شده، ديوارهاى سيمانى، پشت بام هاى ايزوگام شده، درهاى آلومنيومى و آهنى، كمى آفتاب كه به آن ها بتابد خانه و شهر را تبديل به جهنّم مى كند، در صورتى كه اگر ديوارها خشتى و پشت بام ها كاهگِلى و خيابان ها سنگى يا خاكى بود، آفتاب كه مى تابيد گرماى غيرقابل تحمّلى نداشت، شرايط موجود نه تنها اوضاع را جهت تحمل گرما و سرما سخت كرده، متأسفانه بستر رشد انواع ميكروب ها شده است، در حالى كه خاكْ در شرايط طبيعى عامل از بين برنده ى ميكروب ها است. چه شد كه بدون دليل منطقى چنين زندگى را بر خود حمل كرديم؟ و به اسم راحتى و بهداشت در سخت ترين نوع زندگى فرو افتاديم؟
حضرت على (ع) مى فرمايند مواظب باشيد جهت حيات را گم نكنيد وگرنه انواع پيرايه هاى دست و پاگير وارد زندگى شما مى شود و امكان حركت به سوى عالم معنا را از شما مى گيرند،