صفحه ٣٨

شخص ثروتمند است و يا فقير. نظر دين در اين جهت است كه شخص با اين ثروت و يا با اين فقر چه جهتى دارد. در مورد ثروتمندبودن افراد ما بايد نگران اين نكته باشيم كه مبادا سرمايه طورى باشد كه جامعه نتواند از اين سرمايه استفاده كند. اين است آن چيزى كه خطرناك است و بايد به همان اندازه كه در مورد مسائل دينى حساس هستيم، روى اين مسئله هم حساس باشيم. ولى من چه كار دارم كه شخصى ثروت بيشترى دارد يا كمتر. اسلام به انسان ها- ثروتمند و فقير- توصيه مى فرمايد؛ مواظب باشيد جهت فعاليت هايتان به سوى ناكجاآباد نباشد.
حضرت مى فرمايند:  «فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ» اين جمله روح را بزرگ مى كند چون مى فرمايد؛ تلاش كن خودت براى خود زحمت بكشى، به بقيه دستور نده، كار خود را از بقيه نخواه، بزرگى روح را در تلاش ها جستجو كن! شما يك نفر را پيدا نمى كنيد كه در امور شخصى خود كه مى تواند خودش انجام دهد، دستور دهد، و خودبين نباشد. گاهى براى انضباط گروه و يا جامعه به كسى مى گويند تو رئيس باش، ما بر عهده تو مى گذاريم كه به جمع دستور دهى، تا آن گروه و جمعيت سر و سامان داشته باشد، بحث جدايى دارد. آن دستوردادن به جهت مسئوليت است. براى بنده مثل روز روشن است كه براى اولياء خدا بسيار سخت است كه دستور بدهند، ولى به حكم وظيفه بايد انجام چنين كارى را به عهده بگيرند. خداوند به عهده فقها گذارده كه امور جامعه را به عهده بگيرند. و حكم خدا را مطرح كنند و نه حرف خود را. پس بدون آن كه موضوع را گُم كنيم بايد همواره مدّ نظر داشته باشيم كه يكى از راه هاى ادب كردن خود و وسعت دادن روحمان و آزادشدن از ظلمات عُجب، تلاش كردن است، آن هم تلاشى همراه با سعى فراوان. چون مى فرمايد: «فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ» تلاش كن آن هم تلاشى ممتد. 
از جمله اين تلاش ها؛ تلاش در سلوك است. بايد بنا را بر اين گذارد كه اگر مى خواهيد به جايى برسيد بايد سخت تلاش كرد. ابتدا تلاش براى يافتن حق و نجات پيداكردن از باطل- به عبارت ديگر ابتدا بايد در پيداكردن عقايد صحيح تلاش كرد، تا به عقايد غير واقعى و وَهمى و سطحى گرفتار نباشيم و آنچه واقعاً حق است را بشناسيم- تلاش دوم در اخلاق صحيح است و اين كه سعى كنيم رذايل اخلاقى را از خود دور كنيم. تلاش سوم تلاش در حضور قلب است و اين كه سخت قلب را در كنترل عقايد حقه قرار دهيم و نگذاريم در محضر حق به چيزهاى وَهمى نظر كند.