صفحه ٥٢٧

چنين تذكراتى كه ائمه ما (عليهم السلام) مى دهند پى ببريم. وقتى عمق فاجعه را شناختيم ارزش اين حرف معلوم مى شود. اگر دين داران كفرشناس شدند مى فهمند دين چه اوجى به آن ها مى دهد. در جلسه ى پيش بحث شد كه فرهنگ خنده، بى محتوايى را به جهان انسانى وارد مى كند و آن غير از خنديدن عادى است. امروز روحيه ى عموم بشر طورى شده كه صِرف خنديدن را دوست دارند، همان چيزى كه اولياء الهى هرگز دوست ندارند، اولياء مى خندند ولى حاضر نيستند در جلسه اى بنشينند و يك كسى كارى كند تا آن ها بخندند. اين نوع جلسات از جهنم براى آن ها بدتراست و مسلم از آن نوع جلسات تنفر دارند، در حالى كه چنين فرهنگ زشتى براى عده اى عادى شده و نمى دانند چه مصيبتى بر سرشان آمده است. حضرت مى فرمايند حرفت را با خوش رويى بزن ولى قصدت اين نباشد كه بقيه را بخندانى.
عرض كردم فرهنگ مضحكه حكم يك مهاجم را دارد كه تفكر و مطالعه را از جامعه مى گيرد. جامعه اى كه به دنبال خنده باشد ديگر آن جدّيت هايى را كه براى تفكر و مطالعه نياز دارد از دست مى دهد، زيرا در چنين جامعه اى همه چيز به موضوعى سرگرم كننده تبديل مى شود. ملتى كه آلوده به فرهنگ خنده شد چيزى را غير از آنچه با آن سرگرم مى شود چيز نمى داند. سخن آقاى «نيل پستمن» را در نظر داشته باشيد كه مى گويد «مردم امريكا در هر جا هستند با يكديگر گفتگو نمى كنند بلكه همديگر را سرگرم مى كنند» گاهى شما به ظاهر داريد فكر مى كنيد و با هم ديگر اختلاط مى نمائيد ولى اگر دقت كنيد تلاشتان اين است كه همديگر را بخندانيد. مى گويد: مردم امريكا براى همديگر حرف ندارند، براى همديگر سرگرمى دارند. يك وقت مردم در فرهنگى اصيل دور هم جمع مى شوند و سخنان حكيمانه ى نهج البلاغه را بحث كنند، اين ها حرف دارند، ولى يك وقت دور هم جمع مى شوند كه همديگر را سرگرم مى كنند، اين ها حرف ندارند فقط براى هم عامل سرگرمى هستند.
در تمدن غربى همان طور كه مست شدن با شراب انگور معقول شمرده مى شود، خنده و مسخرگى نيز چيز معقولى است. حضرت به فرزندشان مى فرمايند: حذر كن از اينكه مردم را به خنديدن وادارى. زيرا دل سپردن به قهقهه كار انسان هاى شايسته نيست. شخصى فرموده بود: براى پارسا بودن نياز به اعمال ملال آور نيست، بايد از افراطهاى نفس اماره فاصله گرفت. ولى بعضى ها به بهانه آن كه دين نبايد ملال آور باشد دلقكى پيشه مى كنند. به بهانه ى اين كه دين و دين دارى نبايد همراه با حزن باشد نتيجه مى گيرند كه اصلًا دين برود و به اسم شادبودن، دلقكى بيايد. مى گويند نبايد در هر روز از شهدا سخن گفت، بايد شاد بود، ولى بعد به اسم اين