صفحه ٤٨٢

ملاحظه بفرماييد، ابتدا فرمودند «قَدْ يكُوُنُ الْيأسُ ادْراكاً اذا كانَ الطَّمَعُ هَلاكاً» چه بسا نااميدى از امكانات دنيا موجب به مقصد رسيدن است، آنجايى كه طمع به امكانات دنيايى موجب هلاكت است. سپس فرمودند متوجه باش اين طور نيست كه هر نداشتنى يك نداشتن واقعى و علنى است، پس بايد در حدّ خودش دغدغه ى آن را داشت و نه بيشتر. حتى در بررسى ضعف كانديداها در انتخابات اين موضوع را بايد مدّ نظر قرار داد، زيرا عموماً اين طور نيست كه ضعف هاى يكى آن قدر زياد باشد كه امكان رساندن نظام اسلامى را به اهدافش نداشته باشد و قوت هاى ديگرى آن قدر زياد باشد كه حتماً ما را به مقصد مى رساند، بايد به رويكردهاى كلى آن ها توجه داشت و نه به ضعف هاى جزئى آن ها. اگر شما در بين جامعه ى مسلمين، براى پيروزى اين فرد بر رقيب خود، خيلى حريص هستيد و از رقيب او خيلى متنفريد بدانيد كه پاى نفس امّاره و دنيا در ميان است، اما اگر ديديد به حكم وظيفه بدون هيچ حرص و تنفرى تشخيص داده ايد اين فرد بهتر است، اين خوب است و بايد از خدا بخواهى كه:

         اى خداى رازدانِ خوش سُخُن             عيب كار بد ز ما پنهان مكن 
             عيب كار نيك را بنما به ما             تا نگرديم از روش سرد و هبا

زيرا امام ما به ما ياد داده است  «لَيسَ كُلُّ عَورَةٍ تَظْهَرُ»؛ نقص هر پابرهنه ى عريانى مانع ادامه راه نيست، «وَ لا كُلُّ فُرْصَةٍ تُصابُ»؛ و امكانات و فرصت هاى هر صاحب فرصت و امكانى عامل به مقصد رسيدنش نمى باشد.  «وَ رُبَّما اخْطَأَ الْبَصيرُ قَصْدَهُ وَ اصابَ الْاعْمي رشْدَهُ»؛ چه بسا بيناهايى كه راه را اشتباه رفته اند، و چه بسيار نابيناهايى كه به مقصد رسيده اند. آرى!

         از هواها كى رهى بى جام هو             اى ز هو قانع شده با نام او

 «والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»