صفحه ٤٥٩

عمده ترين عامل غفلت از مرز و حدّ خود تعريف و تمجيدهاى مردم است كه موجب مى شود ما فراموش كنيم چه هستيم، به من و شما مى گويند آقا اين خانه و اين لباس شأن شما نيست، شما خيلى مهم تر از آن هستيد كه مثلًا دوچرخه سوار شويد يا شأن شما بالاتر از آن است كه با مردم عادى حشر و نشر داشته باشيد و خلاصه ما را از ديدن درست خود كه بنده ايم و بايد چون بندگان زندگى كنيم غافل مى كنند. بابا خدا دوتا پا به من داده است و دو تا دست، والسلام، بقيه اش اضافه است. حضرت عيسى (ع) فرمود: مركب من دو پايم و ابزار من دو دستم است. چيزى كه انسان هاى بزرگ متوجه آن بودند و مواظب بودند در هر شرايطى از آن غافل نشوند. عده اى مى آيند شروع مى كنند به تعريف و تمجيدكردن از شما تا ديگر شما به حدّ و مرز خود اكتفا نكنيد و طلب بيشترى داشته باشيد. طلب بيشتر، همان و از دست دادن آنچه مى توانيد به طور طبيعى داشته باشيد هم همان. داشتيد به خوبى زندگى مى كرديد و در محدوده اى كه خداوند برايتان مقدر فرموده بود خود را پذيرفته بوديد و به قول خودمان داشتى با همين دوچرخه بندگى ات را مى كردى بدون هيچ دغدغه اى، آمدند گفتند آقا شأن شما بالاتر از دوچرخه است، لااقل يك موتورسيكلت تهيه كنيد. فكر و ذهن شما را به هم ريختند، شما هم سر به هوا شدى و از آن زندگى سالمى كه منجر به نتايج پايدار و قابل قبولى مى شد، محروم گشتى. البته اگر نوع فعاليت شما طورى است كه نياز به وسايل گسترده ترى داريد نبايد از آن ها استفاده نكنيد، ولى آنجا هم بايد حدّ را نگه داشت، نه اين كه بى خود كوتاه بياييد و استعدادهاى خود را متوقف كنيد. عمده آن است كه از آن حدّى كه بايد در همان ماند جلوتر نرفت. مى گويند شأن شما نيست كه با داشتن مدارك دانشگاهى اين همه زحمت بكشى، بيشتر شما بايد دستور دهيد و بقيه كار كنند. اگر شما تحت تأثير اين حرف قرار گرفتيد اولِ پوچى و بى ثمرى است، ولى اگر به خود تفهيم كرديم اميرالمؤمنين (ع) با آن همه عظمت كفش هاى خود را خودشان وصله مى زدند از حدّ و مرز خود غفلت نمى كنيم و يادمان مى آيد كه رسول خدا (ص) فرمودند: «افْضَلُ الْكَسْبِ بَيعٌ مَبْرُورٌ وَ عَمَلُ الرَّجُلِ بِيدِهِ»؛ «1» بهترين كسب ها، معامله نيك و بدون حيله و كارى است كه انسان با دست خود انجام دهد. و لذا تحت تأثير چنين تحريكاتى قرار نمى گيريم كه زندگى خود را به اميد ناكجا آبادها، هم اكنون ويران كنيم.