صفحه ٣١٩

وقتى چشمت باز شد كل دنيا را نصف روز مى بينى، اگر رسيديم به اين كه حادثه هاى دنيا جنس دنياست، كوتاه بودن آن ها به خوبى براى ما روشن مى شود. ديگر بى كاربودن ما در مدت زمان محدودى باعث نمى شود كه به كارى غير از كار بندگى و آن چه خدا نمى پسندد دست بزنيم. يا خداى نكرده از ادامه زندگى مأيوس شده، و فكر كنيم خدا ما را فراموش كرده است. همه اين ها به جهت آن است كه نمى دانيم  «وَ لِكُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ»، هر حادثه و پيش آمدى سرآمدى دارد. آقايانى كه فعلًا مشغول كارند يادشان هست كه وقتى بى كار بودند فكر مى كردند تا آخر عمرمان بى كارند. ولى اين طور نبود. پس آقايان و خواهرانى كه فعلًا بى كارند، بدانند كه  «وَ لِكُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ»، هر امرى انتهايى دارد. همين طورى كه بنده و آن آقايى كه فعلًا كار دارد ديديم كه بى كارى تمام شد. مجردى، بى خانگى و امثال اين ها هم همين طور است، پس اصلًا ذهنتان را صرف اين ها نكنيد تا براى خود كابوس درست كنيد. بدانيد اين امور قطره اى است در درياى زندگى شما، يك قطره نبايد اقيانوس زندگى ما را متلاطم كند.
بيش از اين حرف ها كه بنده عرض كردم حضرت (ع) در اين فرمايش خود مى خواهند سخن بگويند، مى گذاريم براى بعد. حال از اين جمله به راحتى عبور نكنيد كه مى فرمايند: «سَوْفَ يَأْتِيكَ مَا قُدِّرَ لَكَ»، «قُدِّرَ» يعنى اندازه گيرى شده. مى فرمايند: در دنيايى كه همه چيز انتهايى دارد، به زودى آن چه براى تو اندازه گيرى شده است به تو مى رسد. اين جمله هيچ ربطى به سرنوشت جبرى ندارد، خبر از يك سنت الهى مى دهد، تا ما خود را براساس آن تنظيم كنيم و بازى نخوريم. آرى مى فرمايند حادثه ها و امورى جهت امتحانِ تو روبه روى تو قرار مى گيرد كه آن امور پايدار نيستند بلكه شرايط موقتى هستند تا تو خود را بنمايانى و سپس در راستاى نوع عكس العملى كه در مقابل آن حادثه ها از خود نشان دادى آنچه شايسته تو است به تو مى رسد.
به اميد آن كه بهترين امتحان ها را بدهيم تا بهترين تقديرها نصيب ما بگردد.

 «والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»