صفحه ٢٩٩

بسم الله الرحمن الرحيم 

 «يا بُنَي ... وَ إِيَّاكَ وَ الِاتِّكَالَ عَلَى الْمُنَى فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْكَى. وَ الْعَقْلُ حِفْظُ التَّجَارِبِ وَ خَيْرُ مَا جَرَّبْتَ مَا وَعَظَكَ. بَادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أَنْ تَكُونَ غُصَّةً. لَيْسَ كُلُّ طَالِبٍ يُصِيبُ وَ لَا كُلُّ غَائِبٍ يَئُوبُ. وَ مِنَ الْفَسَادِ إِضَاعَةُ الزَّادِ وَ مَفْسَدَةُ الْمَعَادِ. وَ لِكُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ سَوْفَ يَأْتِيكَ مَا قُدِّرَ لَكَ. التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ وَ رُبَّ يَسِيرٍ أَنْمَى مِنْ كَثِيرٍ»
فرزندم ... و بپرهيز از تكيه كردن بر آرزوها كه آن كالاى احمقان است، و عقل وسيله اى جهت به خاطر سپردن و بهره بردن از تجربه هاست، و بهترين تجربه آن است كه تو را پند آموزد. فرصت را پيش از آن كه- از دست رود- و اندوهى گلوگير شود غنيمت دان. هر خواهنده و تلاشگر به مقصود نرسد و هر رفته باز نگردد. از نمونه هاى تباهى، نابود كردن زاد و توشه آخرت است. هر كارى را پايانى باشد و به زودى آنچه برايت مقدر شده به تو خواهد رسيد. و تجارت بى خطر نيست، بسا اندكى كه با بركت تر از بسيار است.
حضرت در فرازهاى قبل فرمودند فرزندم ... با اهل خير زندگى كن تا در زمره آنان باشى و از اهل شّر دورى كن تا از آن ها جدا باشى. بدترين غذا، غذاى حرام است و سخت ترين ظلم، ظلم به ضعيفان. و نيز فرمودند: اگر شرايط طورى است كه مدارا به كار نيايد و درشتى محسوب شود، سختى و درشتى مدارا است. زيرا كه گاهى دوا درد است و درد دوا، همچنان كه گاهى خير از غير افراد خيرخواه پيش مى آيد و دشمنان بيشتر از دوستان در اصلاح ما مؤثر خواهند بود، سپس ذهن ما را متوجه نقش تخريبى آرزو كردند و فرمودند:
 «وَ إِيَّاكَ وَ الِاتِّكَالَ عَلَى الْمُنَى فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْكَى»؛
حذر كن از آرزوهاى دنيايى كه آن سرمايه ى احمقان است.
در جلسه گذشته سعى شد تا حدّى اين نكته مهم روشن شود. بنده فكر مى كنم توجه به اين نكته توجه به يك نكته ى بسيار اساسى در زندگى است. زيرا آرزوهاى دنيايى عموم انسان ها را از سرمايه هاى حقيقى باز مى دارد، و آن ها را گرفتار وَهميات و خيالات مى كند و در آن حال انسان بيش از آن كه با واقعيات به سر ببرد با نيستى ها زندگى مى كند.