صفحه ٤٥

در سومین آیه بر نبود ترس و غم و وحشت در وجود اولیاى حق با این عبارت تأکید مى کند که «براى آنان در زندگى دنیا و در آخرت بشارت است»؛ (لَهُمُ الْبُشْرَى فِى الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِى الآخِرَةِ).
بنابراین نه تنها ترس و غمى ندارند، بلکه به سبب نعمت هاى فراوان و مواهب بى پایان الهى هم در این زندگى و هم در آن زندگى، بشارت و خوشحالى و سرور نصیب آنان مى شود (توجه داشته باشید که «البشرى» با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذکر شده و انواع بشارت ها را شامل مى شود).
باز براى تأکید اضافه مى کند: «سخنان پروردگار و وعده هاى الهى تغییر و تبدیل ندارد و خداوند به این وعده خود درباره دوستانش وفا مى کند»؛ (لاتَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ)؛ «و این پیروزى و سعادت بزرگى است براى هر کسى که نصیبش شود» (ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ).
و در آخرین آیه روى سخن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) کرده که سرسلسله اولیا و دوستان خداست، و به صورت دلدارى و تسلّى خاطر به او مى گوید: «سخنان ناموزون مخالفان و مشرکان غافل و بى خبر تو را غمگین نکند»؛ (وَلا یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ).
«چراکه تمام عزت و قدرت از آن خداست و دربرابر اراده حق از دشمنان کارى ساخته نیست»؛ (اِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً).
او از تمام نقشه هاى آن ها باخبر است، «سخنانشان را مى شنود و از اسرار درونشان آگاه است»؛ (هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).

دو نکته درباره این آیه
1. منظور از بشارت در این آیه چیست؟
درباره اینکه بشارتى که خداوند در آیات فوق به دوستانش در دنیا و آخرت ارزانى داشته، چیست، میان مفسران گفتگوست.