صفحه ٣٩٦

هـ) تصور نشود که موسى (علیه السلام) فقط در سختى ها به یاد پروردگار بود، بلکه در قصر فرعون در آن ناز و نعمت نیز خدا را فراموش نکرد، لذا در روایات مى خوانیم که در دوران کودکى روزى درمقابل فرعون عطسه زد و بلافاصله «الحمد لله ربّ العالمین» گفت. فرعون از شنیدن این سخن ناراحت شد و به او سیلى زد، و موسى (علیه السلام) نیز ریش بلند او را گرفت و کشید. فرعون سخت عصبانى شد و تصمیم بر کشتن او گرفت، ولى همسرش با این توجیه که او کودک است و متوجه کارهاى خود نیست، او را از مرگ نجات داد!(1)

نکات آموزنده داستان مؤمن آل فرعون(2)
ادیان الهى و مکتب هاى آسمانى که دربرابر طاغوت ها و جباران ظاهر شدند در آغاز به دست گروه اندکى عرضه شد، آن ها اگر مى خواستند از کمى نفرات وحشت کنند و زیادى مخالفان را دلیل بر حقّانیت آن ها بشمرند هرگز این مکتب ها رشد نمى کرد.
اصل اساسى اى که بر تمام برنامه هاى آن ها حاکم بود همان است که امیرمؤمنان على (علیه السلام) در گفتار پرمحتوایش بیان فرمود: «أَیُّهَا النّاسُ لا تَستَوحِشُوا فی طَرِیقِ الهُدى لِقِلَّةِ اَهلِهِ؛ اى مردم! در طریق هدایت از کمى نفرات هرگز وحشت نکنید!».(3)
مؤمن آل فرعون سمبلى بود از این مکتب، و رهروى بود از پیش قدمان این راه، و نشان داد که یک انسان با عزم و اراده راسخ ناشى از ایمان مى تواند حتى در اراده فراعنه جبار اثر بگذارد و پیامبر بزرگى را از خطر برهاند.