صفحه ٤٢٤

در این آیات، رابطه هوى پرستى و گمراهى باصراحت بیان شده و حتى گمراه ترین مردم گروهى معرفى شده اند که رهبر خود را هوى نفس خویش قرار داده و هرگز هدایت الهى را نپذیرفته اند. هواى نفس، حجاب ضخیمى است درمقابل چشمان عقل انسان.
هواى نفس به انسان آن چنان دلبستگى نسبت به موضوعى مى دهد که انسان قدرت درک حقایق را از دست مى دهد، چراکه براى درک حقیقت، تسلیم بودن مطلق درمقابل واقعیات، و ترک هرگونه پیش داورى و دلبستگى شرط است، تسلیم بى قید و شرط درمقابل هر چیزى که عینیت خارجى دارد، چه شیرین باشد چه تلخ، موافق تمایلات درونى ما یا مخالف، هماهنگ با منافع شخصى یا ناهماهنگ، ولى هواى نفس با این اصول سازگار نیست. جالب اینکه در روایات متعددى آیه فوق به کسانى تفسیر شده است که امام و رهبر الهى را نپذیرفته اند و تنها به آراى خویش تکیه مى کنند.(1) این روایات که از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) و بعضى دیگر از ائمه هدى (علیهم السلام) نقل شده، درحقیقت ازقبیل مصداق روشن است و به تعبیر دیگر: انسان نیازمند هدایت الهى است و این هدایت گاهى در کتاب آسمانى منعکس مى شود، گاهى در وجود پیامبر و سنت او، گاهى در اوصیاى معصومش، و گاهى نیز در منطق عقل و خرد. مهم این است که انسان در خط هدایت الهى باشد، نه هواى نفس، تا بتواند از این انوار هدایت بهره مند شود.

بت هواى نفس(2)
در آیه 23 سوره جاثیه مى خوانیم: (أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یَهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ)؛