صفحه ٤١٦

و مسلمانان از مجالست با کفار و استهزاکنندگان آیات الهى نهى شدند، جمعى از مسلمانان گفتند: اگر بخواهیم در همه جا به این دستور عمل کنیم باید هرگز به مسجد الحرام نرویم و خانه خدا را طواف نکنیم (زیرا آن ها در گوشه و کنار مسجد پراکنده اند و به سخنان باطل پیرامون آیات الهى مشغول اند و ما در هر گوشه اى از مسجد الحرام مختصر توقفى کنیم ممکن است سخنان آن ها به گوش ما برسد). در این هنگام آیه دوم نازل شد و به مسلمانان دستور داد که در این گونه مواقع آن ها را نصیحت کنند و تا آنجا که در قدرت دارند به ارشاد و راهنمایى آن ها بپردازند.

تفسیر
از آنجا که بحث هاى این سوره بیشتر ناظر به وضع مشرکان و بت پرستان است، در این دو آیه به یکى دیگر از مسائل مربوط به آن ها اشاره شده است: نخست به پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى گوید: «هنگامى که مخالفان لجوج و بى منطق را مشاهده کردى که آیات خدا را استهزا مى کنند، از آن ها روى بگردان تا از این کار صرف نظر کرده، به سخنان دیگر بپردازند».
گرچه در این جمله روى سخن به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است، ولى به یقین این حکم به او اختصاصى ندارد و تمام مؤمنان را شامل مى شود. فلسفه این حکم نیز روشن است، زیرا اگر مسلمانان در مجالس آن ها شرکت مى کردند، آن ها براى انتقام گرفتن و ناراحت ساختن ایشان به سخنان باطل و نارواى خود ادامه مى دادند، اما هنگامى که با بى اعتنایى از کنار آن ها بگذرند طبعاً سکوت خواهند کرد و به مسائل دیگر خواهند پرداخت، زیرا تمام هدف آن ها ناراحت کردن پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمین بود.
سپس اضافه مى کند: این موضوع به اندازه اى اهمیت دارد که «اگر شیطان تو را