صفحه ٤٦٥

مَهلِکآ لا یَنجُو مِنهُ أبَدآ؛ حسد از تاریکى قلب و کوردلى است و از انکار نعمت هاى خدا به افراد سرچشمه مى گیرد، و این دو (کوردلى و ایراد به بخشش خدا) دو بال کفر هستند. به سبب حسد بود که فرزند آدم در یک حسرت جاودانى فرو رفت و به هلاکتى افتاد که هرگز از آن رهایى نمى یابد».(1)
قرآن مجید مى گوید: عامل نخستین قتل و کشتارى که در روى زمین انجام شد حسد بود.(2)
و در نهج البلاغه از على (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «اِنَّ الحَسَدَ یَأکُلُ الإیمانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الحَطَبَ؛ حسد به تدریج ایمان را مى خورد همان طور که آتش هیزم را به تدریج از بین مى برد».(3) زیرا شخص حسود به تدریج سوء ظنش به خدا و حکمت و عدالت او بیشتر مى شود و همین سوء ظن است که او را از وادى ایمان بیرون مى کشد.
زیان هاى معنوى و مادى، فردى و اجتماعى حسد فوق العاده زیاد است و آنچه گفتیم درحقیقت فهرستى از آن به شمار مى رود.

ظن و گمان هرگز کسى را به حق نمى رساند(4)
در آیه 28 سوره نجم مى خوانیم: (وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ اِن یَتَّبِعُونَ اِلاَّ الظَّنَّ وَاِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا)؛ «آنها هرگز در این باره دانشى ندارند، تنها از گمان بى پایه پیروى مى کنند با اینکه «گمان» هرگز انسان را از حقّ بى نیاز نمى کند».
انسان متعهد و معتقد هرگز سخنى را بدون علم و آگاهى نمى گوید و نسبتى را