صفحه ١٦١

نباید دربرابر بت ها و انسان هایى همانند خویش، و جبّاران و ستمگران، سر خضوع و تعظیم فرود آورد. او تنها دربرابر خداوند سرتعظیم خم مى کند و تسلیم آفریننده جهان است.
او بالاتر رفته و احساس مى کند که از مرتبه مخلوقاتِ دیگر گذشته و ارزش این معنى را پیدا کرده که با آفریننده بزرگ جهان، با خداوند ازلى و ابدى، ارتباط گیرد و با او سخن بگوید. در این حال مى یابد که زندگى هدفى بالاتر از خورد و خواب و لذّات این جهان دارد. اقامه نماز، خود مهم ترین عامل تربیتى انسان است. کسى که شبانه روز لااقل پنج بار دربرابر ذات مقدس حضرت حق قرار مى گیرد و ارزش سخن گفتن با او را پیدا مى کند، تصورات او، افکار او، کردار و رفتار او، همه خدایى مى شود و چیزى برخلاف خواست خدا انجام نمى دهد، مشروط بر اینکه راز و نیاز و نماز او به درگاه پروردگار از جان و دل او سرچشمه بگیرد و با تمام قلب به درگاه پاک او روى آورد.

3. ارتباط با انسان ها (انفاق)
چنین انسانى معترف است که آنچه به دست اوست مربوط به خداست (مما رزقناهم) رزق و روزى از خداست، این ثروت، مرهون نیروها و مواهب و استعدادهایى است که خدا به انسان داده است و فرآورده خود او نیست و با این اعتقاد، از بخشیدن و انفاق آن نه تنها ناراحت نمى شود، بلکه خوشحال نیز مى گردد، مال خدا را به بندگان خدا مى دهد، به افراد ضعیف کمک مى کند، بین بندگان خداوند تفاوت نمى گذارد، احساس مى کند همه انسان ها برادرند، و همه مخلوق خدا و روزى خور او هستند. این عقیده روح انسان را از صفت رذیله بخل و حسد پاک مى کند و او را از مرکب خودخواهى پایین مى آورد.
اکنون فکر کنید! اگر انسان ها همه به این حقیقت اعتقاد داشته باشند