صفحه ١١٥

مى رسند و از نعمت هاى بى پایان او بهره مند مى شوند، پیروزى بر امیال و خواسته ها با تکیه بر نماز و صبر براى آن ها آسان است، ولى براى کسانى که چنین عقیده اى ندارند، بسیار سخت و مشکل خواهد بود؛ (وَاِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ اِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ).
لذا قرآن در آیه بعد، صفات خاشعان را یادآور مى شود که آن ها کسانى هستند که به ملاقات پروردگار خویش یقین دارند و مى دانند که به سوى او باز مى گردند. جالب توجه اینکه در صفات «خاشعان» این تعبیر آمده است: (الَّذِینَ یَظُنُّونَ) افرادى که گمان دارند خدا را ملاقات مى کنند، و با اینکه مى دانیم خاشعان به لقاى حضرت حق یقین دارند تعبیر نمودن به «یظنون» و تعبیر نکردن به «یوقنون» (یعنى یقین دارند) شاید اشاره به این نکته باشد که ایمان به قیامت، گرچه به مرحله یقین هم نرسد، کافى است تا آثارى در جان آدمى باقى بگذارد و به روان انسان نیرو و آرامش ارزانى دارد و دل ها را به خشوع و جان ها را به اطاعت خداوند وادارد.

منظور از لقاء خداوند چیست؟
بدیهى است که منظور از «لقاء» و «ملاقات» پروردگار، ملاقات جمعى، مانند ملاقات افراد بشر با یکدیگر نیست، چراکه خداوند نه جسم است و نه مکان دارد، بلکه منظور مشاهده پاداش ها و کیفرهاى الهى و نعمت ها و عذاب هاى اوست، چنان که مفسّران نیز گفته اند. ولى امکان دارد که «لقاء» در اصطلاح قرآن به معنى یک نوع شهود باطنى باشد، زیرا آیات فراوانى در قرآن مسئله لقاء خداوند را یادآور مى شود، بدون اینکه کلمه اى مانند اجر یا ثواب، پس از آن ذکر شده باشد.
همان طور که انسان تصاویر ذهنى خود را مى بیند، ممکن است از نظر عبادت