صفحه ٢٤٧

این نکته نیز قابل ذکر است که تعبیر «عباده» (بندگانش) هرگز منافاتى با طغیان آن ها در صورت گسترش روزى ندارد، چراکه این تعبیر درمورد بندگان خوب و بد و متوسط الحال، همه به کار مى رود، مانند: (قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ)؛ «بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید شوید».
درست است که خداوند روزى را با حساب نازل مى کند تا بندگان طغیان نکنند، اما چنان نیست که آن ها را محروم و ممنوع سازد، لذا در آیه بعد مى افزاید:
«او کسى است که باران نافع را بعد از آنکه مردم مأیوس شدند نازل مى کند و دامنه رحمت خویش را مى گستراند»؛ (وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنشُرُ رَحْمَتَهُ). و باید هم چنین باشد «چراکه او ولى و سرپرستى است شایسته ستایش»؛ (وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ).

نکاتى درباره شرایط و عوامل رزق و روزى

1. اسباب و سرچشمه هاى روزى(1)
بدون شک، انسان ها از نظر استعدادها و مواهب خداداد با هم متفاوت اند، ولى با این حال آنچه پایه اصلى پیروزى ها را تشکیل مى دهد تلاش وسعى و کوشش آدمى است. کسانى که سخت کوش ترند، پیروزترند، و کسانى که تنبل تر و کم تلاش ترند، محروم ترند. به همین دلیل، قرآن بهره انسان را متناسب با سعى او مى شمرد و با صراحت مى گوید: (وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ اِلاَّ مَا سَعَى).(2)
و در این میان به کار بستن اصول تقوا و درستکارى و امانت و نظامات و قوانین الهى، و اجراى اصول عدل و داد، اثر فوق العاده عمیقى دارد، چنان که