صفحه ٢٧١

یَتَرَهَّبُ فی بَیتٍ لا یَخرُجُ مِنهُ؟ قالَ (علیه السلام): لا؛ آیا براى مرد مسلمان سزاوار است دست به سیاحت بزند، یا رهبانیت اختیار کند و در خانه اى بنشیند و از آن خارج نشود؟ امام (علیه السلام) در پاسخ فرمود: نه».(1)
توضیح: سیاحتى که در این روایت از آن نهى شده، نوعى رهبانیت سیّار بوده است، به این معنى که بعضى از افراد بى آنکه خانه و زندگى براى خود تهیه کنند، یا کسب و کارى داشته باشند، به صورت جهانگردى بدون زاد و توشه، به طور دائم از نقطه اى به نقطه دیگر مى رفتند و با گرفتن کمک از مردم و گدایى زندگى مى کردند و آن را نوعى زهد و ترک دنیا مى پنداشتند، ولى اسلام، هم رهبانیت ثابت را نفى کرده و هم رهبانیت سیار را آرى، از نظر تعلیمات اسلام مهم این است که انسان در دل اجتماع، وارسته و زاهد باشد، نه در انزوا و بیگانگى از اجتماع!

سرچشمه تاریخى رهبانیت(2)
تواریخ موجود مسیحیت نشان مى دهد که رهبانیت به صورت فعلى، در قرون اول مسیحیت وجود نداشته و پیدایش آن را بعد از قرن سوم میلادى، هنگام ظهور یکى از امپراطورهاى روم به نام «دیسیوس» و مبارزه شدید او با پیروان مسیح (علیه السلام) مى دانند. آن ها پس از شکست خوردن از این امپراطور (خون خوار) به کوه ها و بیابان ها پناه بردند.(3) در روایات اسلامى نیز همین معنى به صورت دقیق ترى از پیغمبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده که روزى به «ابن مسعود» فرمود: «مى دانى رهبانیت از کجا پیدا شد؟» عرض کرد: خدا و پیامبرش آگاه ترند. فرمود: «بعد از عیسى (علیه السلام) جمعى از جباران ظهور کردند و مؤمنان سه مرتبه با آن ها پیکار