صفحه ٢٧٥

ضمیمه شود و به همین مناسبت، «امت» به جماعتى گفته مى شود که جنبه وحدتى در میان آن ها باشد، چه وحدت از نظر زمان، چه از نظر مکان و چه از نظر هدف و مرام، بنابراین به اشخاص متفرق وپراکنده «امت» گفته نمى شود.
به دنبال آیات پیشین که مسئله اخوت و اتحاد را توصیف مى کرد، در این آیه به مسئله «امر به معروف» و «نهى از منکر» اشاره شده که درحقیقت به منزله یک پوشش اجتماعى براى محافظت جمعیت است، زیرا اگر امر به معروف و نهى از منکر نباشد، عوامل مختلفى که دشمن بقاى «وحدت اجتماعى» هستند، همچون موریانه از درون، ریشه هاى اجتماع را مى خورند و آن را از هم متلاشى مى سازند، بنابراین حفظ وحدت اجتماعى بدون نظارت عمومى ممکن نیست!
در آیه فوق، دستور داده شده که همواره باید میان مسلمانان امتى باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند: مردم را به نیکى ها دعوت کنند و از بدى ها بازدارند. و در پایان آیه تصریح مى کند که فلاح و رستگارى تنها از این راه ممکن است.

سؤال
در اینجا این سؤال پیش مى آید که ظاهر «منکم امة» این است که این امت بعضى از جمعیت مسلمانان را تشکیل مى دهد، نه همه آن ها را، و بر این اساس، وظیفه امر به معروف و نهى از منکر جنبه عمومى نخواهد داشت، بلکه وظیفه طایفه خاصى است، اگرچه انتخاب و تربیت این جمعیت، وظیفه همه مردم است. به عبارت دیگر: این دو وظیفه واجب کفایى است نه عینى، با اینکه از دیگر آیات قرآن برمى آید که این دو وظیفه جنبه عمومى دارد و به عبارت دیگر: واجب عینى است نه واجب کفایى، مثلاً در چند آیه بعد از این آیه مى خوانیم: (کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ)؛ «شما بهترین