صفحه ٣٢٩

عَلَیهِ فَهُوَ سَلامُکُم عَلى أنفُسِکُم؛ منظور، سلام کردن انسان بر اهل خانه است، هنگامى که وارد خانه مى شود، آن ها طبعاً به او پاسخ مى گویند و سلام را به خود او بازمى گردانند و این است سلام شما بر خودتان».(1)
و در حدیث دیگرى از همان امام (علیه السلام) مى خوانیم: «اِذا دَخَلَ الرَّجُلُ مِنکُم بَیتَهُ فَاِن کانَ فیهِ أحَدٌ یُسَلِّمُ عَلَیهِ، وَاِن لَم یَکُن فیهِ أحَدٌ فَلیَقُل السَّلامُ عَلَینا مِن عِندِ رَبِّنا یَقولُ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ تَحِیَّةً مِن عِندِ اللّهِ مُبارَکَةً طَیِّبَةً؛ هنگامى که کسى از شما وارد خانه اش مى شود اگر در آنجا کسى باشد بر او سلام کند، واگر کسى نباشد بگوید: سلام بر ما از سوى پروردگار ما، همان گونه که خداوند در قرآن فرموده است: (تَحِیَّةً مِن عِندِ اللّهِ مُبارَکَةً طَیِّبَةً)».(2)

نکته ها:
1. آیا خوردن غذاى دیگران مشروط به اجازه آن ها نیست؟

چنان که در آیه فوق دیدیم خداوند اجازه داده است که انسان از خانه هاى بستگان نزدیک و بعضى از دوستان و مانند آن ها ـ که در مجموع یازده مورد مى شود ـ غذا بخورد، و در آیه اجازه گرفتن از آن ها شرط نشده بود، و بى شک، مشروط به اجازه نیست چون با وجود اجازه، از غذاى هر کسى مى توان خورد و این یازده گروه خصوصیتى ندارد.
ولى آیا احراز رضایت باطنى (به اصطلاح: از طریق شاهد حال) به خاطر خصوصیت و نزدیکى اى که میان طرفین مى باشد شرط است؟
ظاهر اطلاق آیه این شرط را نیز نفى مى کند، همین اندازه را که احتمال رضایت او باشد (که در بیشتر موارد هست) کافى مى شمرد.