صفحه ٤٥٥

فریبنده است، و اینکه آن را به شیطان تفسیر کرده اند، درحقیقت بیان مصداق واضح آن است، وگرنه هر انسان فریبنده، هر کتاب فریبنده، هر مقام وسوسه گر و هر موجودى که انسان را گمراه سازد در مفهوم وسیع این کلمه داخل است، مگر اینکه مفهوم شیطان را چنان وسعت دهیم که همه این ها را شامل شود.
لذا «راغب» در مفردات مى گوید: «غرور» هر چیزى است که انسان را مغرور سازد و بفریبد، اعم از مال و مقام و شهوت و شیطان، و اینکه به شیطان تفسیر شده به این دلیل است که خبیث ترین فریبندگان است.
و اینکه بعضى آن را به دنیا تفسیر کرده اند به دلیل فریبندگى دنیاست، چنان که در نهج البلاغه مى خوانیم: «تَغُرُّ وَتَضُرُّ وَتَمُرُّ؛ مى فریبد و ضرر مى زند و مى گذرد».(1)

فریبندگى دنیا
بدون شک، بسیارى از مظاهر زندگى دنیا غرورآمیز و غفلت زاست و گاهى چنان انسان را به خویشتن مشغول مى دارد که از هر چه غیر آن است غافل مى سازد.
به همین دلیل در روایتى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى خوانیم که وقتى از آن حضرت پرسیدند: «أىُّ النّاسِ أثبَتُ رَأیاً؛ چه کسى از همه مردم بافکرتر، و از نظر اندیشه ثابت تر است؟»
فرمود: «مَن لَم یَغُرُّهُ النّاسُ مِن نَفسِهِ وَلَم تَغُرُّهُ الدُّنیا بِتَشویقِها؛ کسى که مردم فریبکار او را نفریبند و تشویق هاى دنیا نیز او را فریب ندهد».(2)
ولى با این حال در لابه لاى صحنه هاى مختلف همین دنیاى فریبنده صحنه هاى گویایى وجود دارد که ناپایدارى جهان و توخالى بودن زرق