صفحه ١٢٧

ولى قرآن در این جمله تنها روى یکى از آن هشت برنامه انگشت گذاشته و آن صبر است.
نکته این موضوع را از بیان زنده و پرمغز على (علیه السلام) مى توان دریافت: «إنَّ الصَّبرَ مِنَالإیمانِ کَالرّاسِ مِنَالجَسَدِ وَلا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ مَعَهُ وَلا فی إیمانٍ لا صَبرَ مَعَهُ؛ ارزش صبر، براى ایمان، مانند ارزش سر است براى تن، تن بى سر بقایى ندارد و ایمان بدون صبر نیز ارزشى نخواهد داشت».(1)
درحقیقت پشتوانه همه برنامه هاى سازنده فردى و اجتماعى، همین شکیبایى و استقامت است و بدون آن هیچ کدام از آن ها به سامان نمى رسد، چراکه در مسیر هر کار مثبتى مشکلات و موانعى وجود دارد که جز با نیروى استقامت نمى توان بر آن ها پیروز شد، نه وفاى عهد بدون استقامت و صبر میسر است، نه حفظ پیوندهاى الهى، نه ترس از خدا و دادگاه قیامت، نه اقامه صلوة و انفاق از مواهب الهى، و نه جبران خطاها به وسیله حسنات!

استقامت در سایه آگاهى(2)
در آیه 126 سوره اعراف آمده است: (وَمَا تَنقِمُ مِنَّا اِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ)؛ «انتقام تو از ما، تنها به خاطر این است که ما به آیات پروردگار خویش ـ هنگامى که به سراغ ما آمد ـ ایمان آوردیم. بارالها! صبر و استقامتى (کافى) بر ما فرو ریز! پروردگارا! و ما را مسلمان بمیران».
ساحران زمان موسى (علیه السلام) براى اینکه پاسخى به تهمت فرعون داده باشند و حقیقت امر را بر انبوه مردمى که تماشاچى این صحنه بودند، روشن سازند