صفحه ٣٧٨

آزمودیم که پیروان مکتب هاى غیراسلامى دربرابر طاغوت شکست خوردند و فقط گروهى که به مکتب اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) و برنامه هاى انقلابى آن ها پناه بردند پیروز شدند.

جنبه هاى آموزنده داستان اصحاب کهف(1)
این ماجراى عجیب تاریخى که قرآن آن را خالى از هرگونه خرافه و مطالب بى اساس و ساختگى، بیان کرده است، مانند همه داستان هاى قرآن مملو از نکات سازنده تربیتى است که در ادامه به آن ها اشاره مى کنیم تا به هدف اصلى قرآن نزدیک تر شویم:
الف) نخستین درس این داستان، شکستن سد تقلید و جدا شدن از همرنگى با محیط فاسد است. جوانمردان اصحاب کهف استقلال فکرى خود را دربرابر اکثریت گمراه محیط از دست ندادند، و همین امر سبب نجات و رستگارى شان شد.
اصولاً انسان باید «سازنده محیط» باشد نه «سازش کار با محیط» و برخلاف آنچه سست عنصران فاقد شخصیت مى گویند که «خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو!» افراد باایمان و صاحبان افکار مستقل مى گویند: «همرنگ جماعت شدنت رسوایى است».
ب) «هجرت» از محیط هاى آلوده درس دیگرى از این ماجراى عبرت انگیز است. آن ها خانه هاى شاهانه و مرفه و مملو از نعمت هاى مادى را رها کردند و به انواع محرومیت ها در غارى که هیچ چیز نداشت تن دادند، تا ایمان خود را حفظ کنند و دستگاه ظلم و جور و کفر و شرک را تقویت ننمایند.(2)