صفحه ٤٦٠

ذخیره آب ها و به طور کلى سرچشمه پیدایش هر موجود زنده اى خاک است، ولى کار آتش سوزندگى و در بسیارى از مواقع ویرانگرى است. على (علیه السلام) در همان خطبه قاصعه (خطبه 192 نهج البلاغه) از ابلیس به عنوان «عدو الله» (دشمن خدا) و«امام المتعصبین» (پیشواى متعصبان لجوج) و «سلف المستکبرین» (سر سلسله مستکبران) نام برده و مى فرماید: «به همین علت خداوند لباس عزت را از اندام او بیرون کرد و چادر ذلت بر سر او افکند... آیا نمى بینید چگونه خداوند او را به خاطر تکبرش کوچک کرد و به خاطر برترى جویى اش پست نمود؟ در دنیا او را راند و در سراى دیگر عذاب دردناک براى او فراهم ساخت».

چرا افراد لجوج به راه نمى آیند؟(1)
در آیه 111 سوره انعام مى خوانیم: (وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا اِلَیْهِمُ الْمَلائِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَیْءٍ قُبُلاً مَّا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ اِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ)؛ «(و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى کردیم و مردگان با آنان سخن مى گفتند و همه چیز را دربرابر آنها جمع مى نمودیم، هرگز ایمان نمى آوردند؛ مگر آنکه خدا بخواهد! ولى بیشتر آنها نمى دانند».

تفسیر
این آیه به آیات قبل مربوط است و همه یک حقیقت را دنبال مى کنند. هدف این چند آیه بیان این نکته مهم است که جمعى از تقاضاکنندگان معجزات عجیب و غریب در تقاضاهاى خود صادق نیستند و هدفشان پذیرش حق نیست، لذا بعضى از خواسته هاى آن ها (مانند آمدن خدا دربرابر آنان!) اصولاً محال است.