صفحه ٣٤٥

وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ * اِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَة وَأَجْرٌ عَظِیمٌ * اِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لایَعْقِلُونَ * وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ اِلَیْهِمْ لَکَانَ خَیْراً لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ).

شأن نزول
مفسران براى آیه نخست، شأن نزول هایى ذکر کرده اند و براى آیات بعد، شأن نزول هاى دیگرى. ازجمله شأن نزول هاى آیه نخست این است: پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگام حرکت به سوى «خیبر» مى خواست کسى را که مد نظر داشت به جاى خود در «مدینه» نصب کند، اما عمر شخص دیگرى را پیشنهاد کرد. آیه فوق نازل شد و دستور داد که بر خدا و پیامبر پیشى مگیرید!(1) بعضى دیگر گفته اند: جمعى از مسلمانان گهگاه مى گفتند: اگر چنین مطلبى درباره ما نازل مى شد بهتر بود! آیه فوق نازل شد و گفت: بر خدا و پیامبرش پیشى مگیرید!(2)
بعضى دیگر گفته اند: آیه اشاره به اعمال بعضى از مسلمان هاست که برخى از عبادات خود را پیش از موقع انجام دادند. آیه فوق نازل شد و آن ها را از این گونه کارها نهى کرد.(3)
و اما درمورد آیه دوم گفته اند: گروهى از طایفه «بنى تمیم» و اشراف آن ها وارد مدینه شدند. هنگامى که داخل مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) گشتند صدا را بلند کرده، از پشت حجره هایى که منزلگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود فریاد زدند: «یا مُحَمَّد اُخْرُجْ إِلَیْنا!؛ اى محمد! بیرون بیا!» این سر و صدا و تعبیرات نامؤدبانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را ناراحت ساخت و هنگامى که بیرون آمد گفتند: آمده ایم تا با تو مفاخره کنیم! اجازه ده تا «شاعر» و «خطیب ما» افتخارات قبیله «بنى تمیم» را بازگو کند! پیامبر (صلی الله علیه و آله) اجازه داد.