صفحه ٤٥٨

طبق حکمتش هر گروهى را به چیزى آزمایش مى کند، این انسان هاى کم ظرفیت اند که گاهى مغرور و گاهى مأیوس مى شوند.
در آیه 51 فصلت نیز آمده است: (وَاِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الاِْنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَاِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِیضٍ)؛ «و هرگاه به انسان (غافل و بى خبر) نعمت دهیم، روى مى گرداند و به حال تکبّر (از حق) دور مى شود؛ ولى هرگاه (مختصر ناراحتى) به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمرّ (براى بر طرف شدن آن) دارد».
و در آیه 9 سوره هود آمده است: (وَلَئِنْ أَذَقْنَا الاِْنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ اِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ)؛ «و اگر از جانب خویش، نعمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود».
این دو آیه علاوه بر اینکه مسأله آزمایش الهى را از طرق مختلف گوشزد مى کند این نتیجه را نیز مى بخشد که هرگز نباید برخوردار شدن از نعمت ها و یا محرومیت از آن را دلیل بر شخصیت و مقام در پیشگاه خداوند و یا دورى از ساحت مقدس او بدانیم، بلکه معیار، همیشه و همه جا ایمان و تقواست.
چه بسیار پیامبرانى که در این دنیا به انواع مصائب گرفتار شدند و درمقابل چه بسیار کفار ستمگرى که از انواع نعمت ها برخوردار بودند، و این است طبیعت زندگى دنیا. درضمن، این آیه اشاره سربسته اى نیز به فلسفه بلاها و حوادث دردناک مى کند.

تکبر و غرور، سرچشمه بزرگ ترین بدبختى هاست(1)
مهم ترین نکته تربیتى که از داستان ابلیس و آفرینش آدم (علیه السلام) که در سوره هاى مختلف قرآن آمده، استفاده مى شود، همان سقوط وحشتناک ابلیس از آن مقام والایى که داشت، بر اثر کبر و غرور است!