صفحه ٢٤٦

شهوات غرق مى شوند و آنچه ناگفتنى است آن مى کنند و هرگونه ظلم و ستم و فساد را در زمین گسترش مى دهند.
در تفسیر دیگرى از «ابن عباس» درمورد این آیه مى خوانیم که منظور از «بغى» در اینجا ظلم و ستم و طغیان نیست، بلکه بغى به معنى طلب است، یعنى اگر خداوند روزى را براى بندگانش گسترده سازد باز طلب بیشتر مى کنند و هرگز سیر نخواهند شد! ولى تفسیر اول که بسیارى از مفسران انتخاب کرده اند صحیح تر به نظر مى رسد، چراکه تعبیر (وَیَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ) بارها در آیات قرآن به معنى فساد و ظلم در زمین آمده است، مانند (فَلَمَّا أَنجَاهُمْ اِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ)؛(1) و(اِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَیَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ).(2)
درست است که «بغى» به معنى «طلب» نیز آمده، اما هنگامى که با «فى الارض» همراه شود به معنى فساد و ظلم در زمین است.
پرسش مهم: آیا مفهوم این سخن این نیست که هرگاه انسان فقیر و محروم است نباید براى وسعت روزى تلاش کند، به احتمال اینکه خدا مصلحت او را در این دانسته است؟ در پاسخ این سؤال باید توجه داشت که گاهى کمبود روزى به دلیل سستى و تنبلى خود انسان است، این کمبودها و محرومیت ها خواست حتمى خداوند نیست، بلکه نتیجه اعمال انسان است که دامن گیرش شده، و اسلام براساس اصل سعى و کوشش که هم در آیات قرآن منعکس است و هم در سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه هدى (علیهم السلام) همه را به تلاش و جهاد دعوت کرده است، ولى هرگاه انسان نهایت تلاش خود را به کار گرفت و باز هم درها به روى او بسته شد، باید بداند که در این امر مصلحتى بوده، بى تابى نکند، مأیوس نشود، زبان به کفران نگشاید، به تلاش خود ادامه دهد، و تسلیم رضاى الهى نیز باشد.