صفحه ٤٦٤

است و باید آن را به منزله وحشتناک ترین دشمن سعادت تلقى کرد و در دفع آن کوشید.
جوامعى که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل مى دهند جوامعى عقب افتاده هستند، زیرا همان طور که گفتیم، حسود همیشه مى کوشد که دیگران را به عقب بکشد، و این درست برخلاف روح تکامل و ترقى است.
سه: از همه این ها گذشته، حسد اثرات بسیار نامطلوبى روى جسم و سلامت انسان مى گذارد، و افراد حسود معمولاً افرادى رنجور و از نظر اعصاب و دستگاه هاى مختلف بدن ناراحت و بیمارند، زیرا امروز این حقیقت مسلم شده که بیمارى هاى جسمانى در بسیارى از موارد عامل روانى دارند، و در طب امروز بحث هاى مشروحى تحت عنوان بیمارى هاى «روان تنى» دیده مى شود که به این قسمت از بیمارى ها اختصاص دارد. جالب اینکه در روایات پیشوایان اسلام بر این موضوع تأکید شده است: در روایتى از على (علیه السلام) مى خوانیم: «صِحَّةُ الجَسَدِ مِن قِلَّةِ الحَسَدِ؛ تندرستى، از کمى حسد است» و در جاى دیگر مى فرماید: «العَجَبُ لِغَفلَةِ الحُسّادِ عَن سَلامَةِ الأجسادِ؛ عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود به کلى غافل اند!». و حتى در پاره اى از احادیث مى خوانیم که حسد پیش از آنکه به محسود زیان برساند از حسود شروع مى کند و به تدریج او را به قتل مى رساند.
چهار: از نظر معنوى، حسد نشانه کمبود شخصیت، نادانى، کوتاه فکرى، و ضعف و نقص ایمان است، زیرا حسود درواقع خود را ناتوان تر از آن مى بیند که به مقام محسود و بالاتر از آن برسد، لذا سعى مى کند محسود را به عقب برگرداند. به علاوه او عملاً به حکمت خداوند که بخشنده اصلى این نعمت هاست و نعمتى را به محسود داده و به حسود نداده، معترض است، و لذا در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «ألحَسَدُ أصلُهُ مِن عَمىِ القَلبِ وَالجُحُودِ لِفَضلِ اللهِ تَعالى وَهُما جَناحانِ لِلکُفرِ وَبِالحَسَدِ وَقَعَ ابْنُ آدَمَ فِى حَسرَةِ الأبَدِ وَهَلَکَ