صفحه ٤٢٥

این شأن نزول را «قرطبى» در تفسیرش از «ابن عباس» و «ضحاک»، و مرحوم «طبرسى» از «ابن عباس» وغیر او، ذیل آیات مورد بحث نقل کرده اند و جنبه عمومى دارد، ولى گروهى از مفسران اهل تسنن اصرار دارند که این آیه درمورد «ابوبکر» نازل شده که بعد از داستان افک، کمک مالى خود را به «مسطح بن اثاثه» که «پسرخاله» یا «پسرخواهر» او بود و به مسأله افک دامن مى زد قطع کرد، در حالى که تمام ضمیرهایى که در آیه به کار رفته به صورت جمع است و نشان مى دهد که گروهى از مسلمانان بعد از این ماجرا تصمیم به قطع کمک هاى خود از این مجرمان گرفته بودند و آیه آن ها را از این کار نهى کرد.
ولى به هر حال مى دانیم که آیات قرآن اختصاص به شأن نزول ندارد، بلکه همه مؤمنان را تا دامنه قیامت شامل مى شود، یعنى توصیه مى کند که مسلمانان در این گونه موارد گرفتار احساسات تند و داغ نشوند و دربرابر لغزش ها و اشتباهات گنهکاران تصمیمات خشن نگیرند. با توجه به این شأن نزول به تفسیر آیه بازمى گردیم: قرآن مى گوید: «کسانى که داراى برترى مالى و وسعت زندگى هستند نباید سوگند یاد کنند (یا تصمیم بگیرند) که انفاق خود را نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا قطع مى کنند»؛ (وَلا یَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنکُمْ وَالسَّعَةِ أَن یُؤْتُوا أُوْلِى الْقُرْبَى وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ).
این تعبیر نشان مى دهد که جمعى از کسانى که آلوده افک شدند از مهاجران در راه خدا بودند که فریب منافقان را خوردند، و خداوند به سبب سابقه آن ها اجازه نداد که دیگران آن ها را از جامعه اسلامى طرد کنند و درباره آن ها تصمیم هایى بگیرند که بیش از حد استحقاق باشد.
همچنین جمله «لا یَأْتَلِ» از ماده «الیة» (بر وزن عطیه) به معنى سوگند یاد کردن و یا از ماده «الو» (بر وزن ولد) به معنى کوتاهى کردن و ترک نمودن است، بنابراین، آیه طبق معنى اول، از سوگند براى قطع این گونه کمک ها نهى مى کند،