صفحه ٥٦

مى رسد که او نیز از همین قماش باشد، اما اگر کسانى که اسرار علوم در سینه هاى آن ها نهفته است اعلام وفادارى به مکتبى کردند دلیل بر حقانیت آن است، و ما مى بینیم گروهى از علماى اهل کتاب و شخصیت هاى باتقواى ممتازى همچون ابوذرها و سلمان ها، مقدادها و عماریاسرها و شخصیت والایى همچون على (علیه السلام) حامیان و عاشقان مکتب اسلام بودند.
در روایات زیادى که از طرق اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده این آیه به ائمه اهل بیت (علیهم السلام) تفسیر گردیده، این به معنى انحصار نیست، بلکه بیان مصداق روشنى است براى (الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ).(1)
و اگر مى بینیم در بعضى از روایات، تصریح شده که منظور خصوص امامان است، درحقیقت اشاره به مرحله علم کامل قرآن مى باشد که در اختیار آن هاست و هیچ مانعى ندارد که علما و دانشمندان بلکه توده هاى فهمیده مردم بهره اى از این علوم قرآن داشته باشند. همچنین این آیه نشان مى دهد که علم و دانش منحصر به آنچه در کتاب مى خوانند و از محضر استاد مى آموزند نیست، چراکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) طبق صریح آیات گذشته، به مکتب نرفت و خط ننوشت، ولى برترین مصداق (الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ)بود،پس دروراى علم رسمى، علمى است برتر و والاتر که از سوى پروردگار به صورت نورى در قلب آدمى القا مى شود که «اَلعِلْمُ نورٌ یَقْذِفُهُ اللهُ فِى قَلْبِ مَن یَشاء» واین جوهره علم است و علوم دیگر پوسته علم.

علم را براى عمل باید آموخت(2)
درس هاى داستان موسى و خضر (علیهما السلام)

الف) پیدا کردن رهبر دانشمند و استفاده از پرتو علم او به قدرى اهمیت دارد که حتى پیامبر اولواالعزمى همچون موسى (علیه السلام) این همه راه به دنبال او مى رود