صفحه ٤٢

ولى روشن است که «علم» در اینجا معنى گسترده و وسیعى دارد که علم توحید و اعتقادات مذهبى و قوانین دینى، و همچنین علم قضاوت، و تمام علومى را که براى تشکیل چنان حکومت وسیع و نیرومندى لازم بوده است دربر مى گیرد، زیرا تأسیس یک حکومت الهى براساس عدل و داد، حکومتى آباد و آزاد، بدون بهره گیرى از یک علم سرشار امکان پذیر نیست، بنابراین، قرآن مقام علم را در جامعه انسانى و در تشکیل حکومت، نخستین سنگ زیربنا دانسته و به دنبال این جمله از زبان داود و سلیمان (علیهما السلام) چنین نقل مى کند:
«و آن ها گفتند: حمد و ستایش از آن خداوندى است که ما را بر بسیارى از بندگان مؤمنش برترى بخشید».

علم و دانش، سبب شناسایى حق(1)
در جریان داستان حضرت موسى بن عمران (علیه السلام) هنگامى که «سحره» معجزه حضرت موسى (علیه السلام) یعنى تبدیل شدن عصاى آن حضرت به اژدها را با چشمان خویش مشاهده کردند: (فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ) آن چنان تحت تأثیر جاذبه معجزه موسى (علیه السلام) قرار گرفتند که گویى بى اختیار بر زمین افتاده و سجده کردند و همراه با این عمل که دلیل روشن ایمان آن ها بود با زبان نیز گفتند: ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم (قَالُوا آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِینَ) و براى اینکه جاى هیچ ابهام و تردیدى باقى نماند و فرعون نتواند این سخن را تفسیر دیگرى کند، اضافه کردند: «به پروردگار موسى وهارون»؛ (رَبِّ مُوسَى وَهارُونَ).
و این نشان مى دهد که برنامه افکندن عصا و گفت و گو با ساحران را هر چند موسى (علیه السلام) انجام داد اما برادرش هارون در کنار او ایستاده و آماده هرگونه پشتیبانى از برادر بود.