صفحه ١٢٢

و باز به همین دلیل است که مبلغان راستین نباید به مردم نیازى داشته باشند و نه ترسى از هیچ مقامى، که آن «نیاز» و این «ترس» بر افکار و اراده آن ها خواه ناخواه اثر مى گذارد.
یک مبلّغ الهى به مقتصاى: (وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیباً) تنها به این مى اندیشد که حسابگر اعمال او خداست و پاداشش به دست اوست و همین آگاهى و عرفان، به او در این راه پرنشیب و فراز مدد مى دهد.

ویژگى هایى مورد نیاز گویندگان(1)
بسیار دیده شده که افراد بافضیلت و دانشمندى براثر عدم آشنایى با فنون بحث و استدلال و عدم رعایت جنبه هاى روانى، هرگز نمى توانند در افکار دیگران نفوذ کنند.
عکس، افرادى را سراغ داریم که از نظر علمى در حد بالایى نیستند، ولى در جذب قلوب و تسخیر دل ها و نفوذ در افکار دیگران پیروز و موفق اند.
علت اصلى این است که نحوه طرح بحث ها و طرز برخورد با طرف مقابل باید از نظر اخلاق و روان با اصولى همراه باشد تا جنبه هاى منفى را در طرف مقابل تحریک نکند و او را به لجاجت و عناد وادار نسازد، بلکه به عکس، وجدان او را بیدار کرده و روح حق طلبى و حق جویى را در او زنده کند.
در این جا مهم این است که بدانیم انسان، تنها اندیشه و خرد نیست تا فقط دربرابر قدرت استدلال تسلیم شود، بلکه علاوه بر آن مجموعه اى از «عواطف» و «احساسات» گوناگون که بخش مهمى از روح او را تشکیل مى دهد در وجود او نهفته است که باید آن ها را به طرز صحیح و معقولى اشباع کرد. قرآن به ما آموخته