صفحه ١٩٦

اینکه قاعدتاً عمویش از نظر سن از او بسیار بزرگ تر بوده و در آن جامعه سرشناس تر، و دلیل آن را این مسأله بیان مى کند که «من علومى دارم که نزد تو نیست»؛ (قَدْ جَاءَنِى مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ).
این یک قانون کلى است درباره همه که در آنچه آگاه نیستند از کسانى که آگاه اند پیروى کنند و این درواقع برنامه رجوع به متخصصان هر فن و ازجمله مسأله تقلید از مجتهد را در فروع احکام اسلامى مشخص مى سازد. البته بحث ابراهیم (علیه السلام) در مسائل مربوط به فروع دین نبود، بلکه از اساسى ترین مسأله اصول دین سخن مى گفت، ولى حتى در این گونه مسائل نیز باید از راهنمایى هاى دانشمندان استفاده کرد تا هدایت به صراط سوىّ که همان «صراط مستقیم» است حاصل شود.
3. در این سوره پنج بار هنگام شروع داستان پیامبران بزرگ و مریم (علیها السلام)، واژه «أذکر» (یادآورى کن) آمده است و به خاطر آن مى توان این سوره را سوره یادآورى ها نامید، یادآورى پیامبران و مردان و زنان بزرگ و حرکت توحیدى آن ها و تلاششان در راه مبارزه با شرک و بت پرستى و ظلم و بیدادگرى. و از آن جا که معمولاً «ذکر» به معنى یادآورى بعد از نسیان است، ممکن است اشاره به این واقعیت نیز باشد که ریشه توحید و عشق به مردان حق وایمان به مبارزات حق طلبانه آن ها در اعماق جان هر انسانى ریشه دوانیده و سخن از آن ها درواقع یک نوع ذکر و یادآورى و بازگویى است.

بیان رسا و مؤثر(1)
در آیات 24 تا 28 سوره طه مى خوانیم: (اذْهَبْ اِلَى فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغَى * قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِى صَدْرِى * وَیَسِّرْ لِى أَمْرِى * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِى * یَفْقَهُوا قَوْلِى)؛ «(اینک)