صفحه ٧٨

براثر بیمارى هارى حالت عطش کاذب به او دست مى دهد و هیچ گاه سیراب نمى شود. این همان حالت دنیاپرستان و هوى پرستان دون همت است که هر قدر بیندوزند باز هم احساس سیرى نمى کنند.
سپس اضافه مى کند که این مَثَل، مخصوص این شخص معین نیست، بلکه «مثالى است براى همه جمعیت هایى که آیات خدا را تکذیب کنند».
«این داستان ها را براى آن ها بازگو کن، شاید درباره آن بیندیشند و مسیر صحیحى را پیدا کنند».

«بلعم باعورا» دانشمند دنیاپرست و منحرف
همان گونه که ملاحظه کردید، آیات فوق نامى از کسى نبرده، بلکه سخن از عالم و دانشمندى مى گوید که نخست در مسیر حق بود، آن چنان که هیچ کس فکر نمى کرد روزى منحرف شود، اما سرانجام دنیاپرستى و پیروى از هواى نفس چنان به سقوطش کشانید که در صف گمراهان و پیروان شیطان قرار گرفت.
ولى از بسیارى از روایات و کلمات مفسران استفاده مى شود که منظور از این شخص مردى به نام «بلعم باعورا» بوده است که در عصر موسى (علیه السلام) زندگى مى کرد و از دانشمندان و علماى مشهور بنى اسرائیل محسوب مى شد و حتى موسى (علیه السلام) از وجود او به عنوان یک مبلّغ نیرومند استفاده مى کرد. کار آن مرد در این راه آن قدر بالا گرفت که دعایش در پیشگاه خدا به اجابت مى رسید، ولى براثر تمایل به فرعون و وعده و وعیدهاى او از راه حق منحرف شد و همه مقامات خود را از دست داد، تا آنجا که در صف مخالفان موسى (علیه السلام) قرار گرفت.(1)
اما اینکه بعضى احتمال داده اند این شخص «امیة بن ابى الصلت» همان شاعر